Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

یادداشت/ نقاش حرم

  • نویسنده موضوع sting
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı بخش هنر
Konu Başlığı یادداشت\/ نقاش حرم
نویسنده موضوع sting
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan sting

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

سیدرضا اورنگ در یادبود نقاشی مردمی که ضریح امام رضا (ع) و زائران را نقاشی می کرد یادداشتی را دراختیار هنرآنلاین قرار داده که در ادامه می*خوانید.
۱۳۹۲ شنبه ۱۴ دي ساعت 15:00

به گزارش هنرآنلاین//
مقابل حرم، زائران چون رودی خروشان به سمت ضریح حرکت می کردند. فکر و ذکر همه رسیدن به ضریح آقا و عرض سلام و گرفتن حاجات بود. کمی دورتر از آنان، نقاشی سپید موی، روی ایوان قدیمی خانه اش، مقابل بوم نقاشی ایستاده و با طمأنینه خاصی با قلم روی بوم عشق*بازی می کرد. سالیان متمادی بود که روی این ایوان، شکوه حرم و حضور زائران را به تصویر می کشید.
در طول این سالیان، حتی یک لحظه نیز دست از کار نکشید. هر چه بر سفیدی موی*اش افزوده می شد، عشق و علاقه اش به کشیدن این گونه از تابلوها نیز بیشتر می*شد. هر صبح وقتی روی ایوان می آمد، اول به آقا سلام می*داد، بسم الله را بر لب جاری می کرد و قلم را در دست می گرفت. بوم و قلم چون موم بودند در دستان هنرمند و عاشقش.
دیوار خانه*های مردم شهر، با تابلوهای او تزیین شده است، کمتر خانه*ای بود که نشانی از نقاشی های او نداشته باشد. تابلوهای او در هیچ بینال، اکسپو و حتی نمایشگاهی به نمایش در نیامده و نخواهد آمد. نقاشی های او در خانه های مردم و قلب آنان است که به نمایش درمی آید.
نقاشی بود مردمی که تنها برای مردم هنرنمایی می کرد. دوست نداشت او را استاد صدا بزنند، همواره می گفت "من خادم این آقا و زائران حرم او هستم". مردم کوچه و خیابان او را می شناختند، اما آنانی که تابلوهای*شان در نمایشگاه های مختلف به نمایش در می آمد و استادانی که در دانشگاه ها نقاشی درس می دادند، حتی نامش را نیز نشنیده بودند!
بار آخری که به ایوان آمد و قلم در دست گرفت، سال*روز شهادت صاحب گنبد طلایی بود. مردم سیاه*پوش، حرم را چون نگینی در بر گرفته بودند، نقاش مثل همیشه داشت این عظمت را به تصویر می کشید، اما قلم از دستش روی زمین افتاد و نقاشی نیمه کاره ماند.
در تشییع جنازه اش، تقریبا همه مردم شهر آمده بودند. در میان آثار باقی*مانده از او، تابلویی را یافتند که تشییع جنازه اش در صحن حرم را به تصویر کشیده بود! تابلویی که خودش در ایام جوانی آن را بر بوم نشانده بود.
با مرگ او، نقاشی مردمی نیز مرد. اکنون سال ها گذشته، اما هنوز نقاشی مردمی که تنها برای مردم هنرنمایی کند قد علم نکرده است.
 
بالا پایین