Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

داستان جالب و خواندنی طوطی ها

  • نویسنده موضوع ARTMIS
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مطالب جالب و خواندنی
Konu Başlığı داستان جالب و خواندنی طوطی ها
نویسنده موضوع ARTMIS
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ARTMIS

ARTMIS

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Jan 6, 2014
ارسالی‌ها
1,186
پسندها
229
امتیازها
63
محل سکونت
تهران
تخصص
حسابداری و رشته رزمی تکواندو
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
برند گوشی
جنسیت
نوع آنتی ویروس
ماه تولد

اعتبار :


یک خانم برای طرح مشکلش به کلیسا رفت. او با کشیش ملاقات کرد و برایش گفت: من دو طوطی ماده دارم که فوق العاده زیبا هستند. اما متاسفانه فقط یک جمله بلدند که بگویند «ما دو تا بد هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟». این موضوع برای من واقعا دردسر شده و آبروی من را به خطرا انداخته. از شما کمک میخواهم. من را راهنمایی کنم که چگونه آنها را اصلاح کنم؟
کشیش که از حرفهای خانم خیلی جا خورده بود گفت: این واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند... من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم. آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. به شما توصیه میکنم طوطی هایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من آنها به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند.
خانم که از این پیشنهاد خیلی خوشحال شده بود با کمال میل پذیرفت. فردای آن روز خانم با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت و به اطاق پشتی نزد کشیش رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس کشیش انداخت.
یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا بد هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت: اون کتاب دعا رو بذار کنار. دعاهامون مستجاب شد
 
بالا پایین