Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

یکی از پدیده های عجیب خلقت، «مادر» است. بی تردید،

اطلاعات موضوع

Kategori Adı اخبار خارجی
Konu Başlığı یکی از پدیده های عجیب خلقت، «مادر» است. بی تردید،
نویسنده موضوع ♔ŠĦДĦДB♔
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ♔ŠĦДĦДB♔

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

مهر مادری


یکی از پدیده های عجیب خلقت، «مادر» است. بی تردید، مادر یکی از بی نظیرترین مخلوقات خداوندی است و در میان محبت های شناخته شدة بشری نیز « مهر مادری» قوی ترین مهر و محبت انسانی است. زیاد اتفاق افتاده که در حوادث مختلف، مادری برای حفظ و یا نجات فرزند خود حاضر به گذشتن از جان خویش! گردیده و یا با به خطر انداختن خویش سعی در نجات فرزند خود نموده است.
بی شک مادر، «معجزة بی بدیل خلقت» است. اما سئوالی که مطرح است این است که: «آیا این از خود گذشتگی مادر، دارای حدّ و اندازه است یا ایثاری بی حد و بی انتهاست؟».
در وهلة اول و با توجه به مقدمة ذکر شده، اولین پاسخی که به ذهن انسان خطور می کند، این است که مهر و محبت مادری حد و اندازه نمی شناسد؛ زیرا وقتی مادری حاضر به ایثار جان (یعنی عزیزترین دارایی خود) در برابر فرزند خویش است، خود گواه این مطلب است که مهر او حد و اندازه نمی شناسد؛ در حالی که در نگاه دقیق تر خلاف آن به اثبات می رسد. می پرسید: «چگونه؟» برای پاسخ آن، به نکتة زیر توجه فرمایید:
گروهی از دانشمندان آزمایشی ترتیب دادند تا در این آزمایش میزان این محبت غریزی را کشف نمایند، آنان محفظه ای فلزی آماده ساخته و میمون مادری را به همراه فرزندش درون آن قرار دادند؛ محفظه به گونه ای ساخته شده بود که هیچ جا برای آویزان شدن در آن یافت نمی شد و میمون ناچار بود روی کف آن بایستد. سپس در قسمت زیرین این محفظة فلزی، آتشی روشن نمودند به گونه ای که کف آن کم کم گرم گشته و بچه میمون توان تحمل آن را نداشت. او به شکل غریزی به آغوش مادر پناه برده و خود را از این سختی رها ساخت، ولی میمون مادر که جایی برای آویزان شدن در اختیار نداشت؛ با فریادهای زیاد به این طرف و آن طرف رفته و سعی می کرد با حرکات زیاد مانع سوختن کف پای خویش گردد، امّا هنگامی که این کار به طول انجامید و کف محفظه کاملاً داغ و غیر قابل تحمل گشت؛ ناگاه او تدبیری به خرج داد! آری او فرزند خود!! را به زمین نهاده و روی آن ایستاد! و بدین گونه نشان داد که حتی مهر مادری نیز در نگاه دوم و در شرایط خاص، دارای حد و اندازه بوده و ممکن است به انتها برسد! اما غرض از نگارش این مطالب چیست؟
قرآن کریم در سورة معارج می فرماید: «لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ * وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ * وَمَنْ فِی الأرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ؛ در آن روز، گنهکار دوست دارد که از شدت عذاب فرزندان و همسر و برادر و خویشان خود را که [در دنیا] حامی او بوده اند و نیز هر آن کس را که در زمین است؛ فدای خود سازد تا از عذاب نجات یابد!.»[1]
آری، سخن از «روز قیامت» است، سخن از شدت و سختی عذاب های روزی است که حتی مادران و پدران ایثارگر امروز برای رهایی از آن حاضرند فرزند و برادر و همة عزیزان خویش را فدای خود ساخته و آنه را برای رهایی خویش « فدیه» دهند!!.
با اندکی دقت در آیة مذکور، روشن می گردد که مهر و محبت مادری نیز دارای حد و اندازه بوده و این «مهر بی نظیرِ» امروز، فردا به کار انسان نیامده و نمی توان امیدی به آن داشت. روز قیامت روزی است که: هر کسی تنها به خود می اندیشد و بس، روزی است که به فرمودة قرآن: «لَیْسَ لِلإنْسَانِ إِلا مَا سَعَی؛ انسان چیزی جز حاصل تلاش خود [را] نخواهد داشت»[2] و به اصطلاح: «کَس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من» و روزی است که: «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مَالٌ وَلا بَنُونَ * إِلا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ؛ ثروت و فرزندان سودی نداشته، مگر برای کسی که ب قلب سلیم نزد خدا حاضر گشته است.»[3]
آری عذاب قیامت به حدّی شدید است که انسان ها از شدت عذاب «گیج و منگ» می گردند! «وَتَرَی النَّاسَ سُکَارَی وَمَا هُمْ بِسُکَارَی وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ؛ مردم را می بینی در حالی که مست[و گیج]اند؛ و در حالی که آنها [در واقع] مست نمی باشند؛ بلکه عذاب خداوند شدید است! [و از شدت عذاب است که گیج و منگ گشته اند] !»[4]
البته سخن در خصوص شدت عذاب های روز قیامت فراوان است و در آیات و روایات به اموری به مراتب شدیدتر و هولناک تر از اینها اشاره شده است که ما به همین مقدار بسنده نموده و تنها متذکر می شویم بر هر عاقلی لازم است که خود را برای رویارویی با این روز بزرگ و حسابرسی در آن مهیا ساخته و پیش از نزول بلا در جهت رفع آن بکوشد؛ چنانکه هر انسان عاقلی در هوای ابری و پیش از بارش باران چتر خویش را به همراه بر می دارد و چنانکه برای دفع هر خطری [ولو خطر محتمل تا چه رسد به خطرات یقینی] اقدامات لازم را انجام می دهد؛ بر او عقلاً واجب است که برای فردای نیازمندی خویش نیز تدبیری اندیشیده و اکنون که مجال باقی است خود را مهیا سازد، که فردا دیر است و مبادا که مصداق شعر زیر گردیده و گرفتار غفلت و خسران شود:

 
بالا پایین