Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

-------------- فرهنگ اصطلاحات آبادانی ----------------

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مطالب جالب و خواندنی
Konu Başlığı -------------- فرهنگ اصطلاحات آبادانی ----------------
نویسنده موضوع Man$ouR
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan Man$ouR

Man$ouR

مدیر کل انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Oct 4, 2013
ارسالی‌ها
1,255
پسندها
2,050
امتیازها
114
محل سکونت
برزیل
دل نوشته
آدم خوبی باش ولی وقتتو برا اثباتش به دیگران تلف نکن

اعتبار :

آلو=سیب زمینی
آمو (عامو) = عمو


ارسي (Orsi)= كفش

اروسیه (عروسیه)= اسم محلی در آبادان. سابقا در این محل کمپA روسیه وجود داشته (در زمان جنگ جهانی دوم) و به تدریج به این صورت درآمده.
اسپكتور = سرشيفت حراست كه با موتورسيكلت سه چرخه گشت ميزد
اسبيتال = بيمارستان شركت نفت اشكل كيلي = بازي پسرانه
او داغك = اشكنه
اوستور = فروشگاه
ايزگاه = ايستگاه بتل(Botol) = سوسك بشوش(Bashoosh) = اردك
بش موش(Besh moosh) = شيريني گرد و رنگي عربی
بلکم(Bolkom) = آدم وراج و پررو
بلم(Balam) = قايق
بنج(Benj) = تانكي
بنگله(Bangele) = منازه بريم
بوكسري = مدل مو براي آقايان
بوچ = چوب پنبه برنگ كرم كه بعنوان سر شيشه استفاده ميشد. بوشش كن = در اصطلاح رانندگي رانده هاي شركت نفت ميگفتن بوشش كن (دنده آزاد كن ) بهلرسوت(Behlar soot) = لباس كار ظاهرا از کلمه Boiler Suit گرفته شده.
بيش لمبو (Bish lambo)= يه نوع جانور مثل ماهي ريز كه در جوي بود. بيريك = ترمز
بي اس لمبر = شماره كارگري
پلاس = انبر دست (گاز انبر)
پليت باز = بازي با سر نوشابه و سنگ
پريمس (پريموس) = وسيله اي كه براي پخت غذا استفاده ميشد ( گاز پيك نيكي )
پایدان = ركاب دو چرخه چرخ
پمپوس يا پمپوز = پمپ استيشن پليت =فلز یا قطعات فلزی پاسورك = بادام پاكريا = نام استخر كارمندي تانكي دو پين = سوزن ته گرد
پيپ = شيلنگ آب
تماته = گوجه
تكنيكال = دانشكده نفت ترنينگ = كارآموزي تيمپو = ضرب موسيقی تكه بازي = نام بازي بود كه دخترها بازي ميكردن ( لي لي ) جفت كردن = يعني طرف از ترس جا زد
جاشو = كارگر كشتي (ملوان) جام = شيشه
جسر = پل بهمنشير
جورج يوناني = نام عكاسي كه ارمني بود
جالي = فنس
جالي جالي بستم = نام بازي
چپه = كنايه از اينكه كسي را له و لورده كردن چار ميخه = كنايه از اينكه دست و پاي كسي را بستن . چرخك = قرقره چپكي = بيراهه چك و چول = كثيف
چارلي بازي = دلقك بازي
چالو = روشن
چمري = ابتداي خارك كه كوچك و كمي سبز رنگ و نرم چيتي = كوپن نفت كه به كارگرهاي شركت نفت ميداند چهار گران = زمين بازي
چراغ ليت = چراغ دستي
چپك = دست زدن
چش بندو = نام بازي بچه ها(قایم باشک)
حبانه = ظرف سفالي براي آبخوردن ( كلمن ) حل حله گرگه چنبري = بازي دخترانه حشو = سبزي ماهي با كليه ملخفاتش خراطي = نوعي خوردني زردرنگ كه از درخت خرما درست مي كردند خاكسون = قبرستان
خسرو چينوي = فردی که قیافه ای شبیه به چینی ها داشته!
خنجر بالي = آب نباتي كه بشكل خنجردرست ميكردن خاك مكينه = خاكي كه از آن براي پاك كردن ظروف استفاده ميكردند مثل تايد يا مايع ظرفشويي خرما چپون = كنايه از فشرده خدا رو کولت: اصطلاحی است با معانی بسیار از جمله: دمت گرمه، خدا خیرت بده، کارت درسته و ... . بستگی به لحن و مکان گفتن جمله داره! درام = بشكه ديري فارم = نام باغ گاو داري شركت نفت نزديك جزيره مينو ديري = رتب خشك شده
دال عدس = نوعي غذا
دي گل = چاپلوس

رون شوز(ربن شوز) = پوتين
رشاد = شاهي ( سبزي)
رجستر (لجستر ) = شماره كارمندي
رشن = جايي كه كارگرهاي شركت نفت ميرفتن خواربار ميگرفتن سيب گلابي = مايعيي شيريني مخلوط (جوهر و شكر و آب جوش ميدادند برنگ قرمز) بعد يك چوب فرو ميكردن تو سيب و سيب گلاب را در اين مايع آغشته ميكردن تا رنگ بگيره مثل آب نبات بشه سيكل = دوچرخه سنتراستور = فروشگاه مركزي كه تمام اجناس فروشگاههاي شركت نفت در آن نگهداري ميشد سر تا سر = یک نوع شیرینی که بصورت مارپیچ در سینی ریخته میشده و هر کس با 2 ریال تا آنجایی که میتونسته و شیرینی تکه نمیشده میتونسته شیرینی برداره.
سي ده (see the) = مستقيم
سي برنج = نام يكي از قسمتهاي پالايشگاه
سبخي = جايي كه تمام وسايل از رده خارج را در آن نگه داري ميكردند و همچنین به معنای جای بیابان مانند. سپرتاس = ظرفي سه تكيه كه بوسيله يك دسته به هم وصل ميشد (ناهار بري) سيگار لفت = سيگاري كه با تنباكو و كاغذ درست ميكردند معروف به سيگار تف نشان شيرشكر = شيرعسلي
شهر = وقتي ميخواستند بروند به چهار راه اميري(مرکز شهر) میگفته اند شهر! شكر چيان = جايي كه بستني سنتي درست ميكرد اصطلاح امروزه تريا صبور (soboor)= ماهي كه در تنور ميذارن طياره = بادكنك ( با كاغذ و سريشم ) و همچنین هواپیما عصوم = كفگير فيت = سايز قماره(Ghomare) = دكه كرات(korrat) = تره ( سبزي) كواتر شد = يعني استراحت پزشكي كانتين = رستوران پالايشگاه
كركاب = صندل زنانه (كه از چوب و دو بند چرمي ساخته مي شد)
گردو شكستم = بازي دخترانه گيلاس = ليوان آبخور گاري = وسيله بازي كه با تخته و بربرنگ درست ميكردند بازي تابستانه بوده گاو –گوساله – فنگل – پنير = بازي با كشيدن يك مربع وچهار گوش آن سنگ ميگذاشتند گران شاپوري = استوديو
گريپ پاژ = يعني پيچوندش
گلوپ = باشگاه

لمر = شن

منهول(men hol) = فاضل آب
ماه عسل = مخلوط خرما و شيره و كنجد محمد بستني = اسم یک بستني فروش دوره گرد ممدشیطون=اسم پلیسی با سبیلهای تاب داده بزرگ در آبادان قدیم مانكور= لاك
متروپل = نام سينما
ميلك بار = نام تريا در الفي بريم

نيم دري = پنجره
نقل پيرزن = ذرت بو داده
ني همبون(نی انبان) = ساز محلي ( بندري) نخلك = نام یک باشگاه
نايت كلاب = نام یک باشگاه واير = كابل برق وارد ماستر = مسئول بخش بيمارستان
هوك = تكه اي كه از آهن بشكل نعل بود و در حلقه در براي قفل كردن استفاده ميشد هوبيو = بازي پسرها درتابستان با يك تكه چوب كوچك و يك تكه چوب بزرگ بود و گفتن كلمه هي دو = تاب بازی کردن
هاستل (hostel) = مهمانسرا هزاريا = نام محله شركتي كارگري هلنديا = نام محله شركتي كارگري هفيز = دفتر يا آفيس هفت حوض = نام محله اي در احمد آباد خيابان شير و خورشيد
يك دو يك دو ترمز = نام بازي دخترانه
 
بالا پایین