عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه

سلام و روز بخیر ممنونم اقا فرید همه شما دوستان خواهر و برادرهایی هستین که دست زمونه سر راه من قرار داد . بی نهایت سپاسگذارم از شما

بعد این همه وقت سلام میکنم به همگی با این که مدت زیادی تقریبا یک سال هست که پیشتون نبودم به خودم میبالم که دوستان خوبی مثل شما دارم و از اینکه فراموشم نکردین ممنونم از همتون اینقدر از دیدن پیامها و اظهار لطفتون مشعوف و خوشحال شدم که این یک بار دیگه بهم ثابت کرد هنوز هم هستن دلهای مهربونی که به...

سلام منصور جان ممنون از لطفت تولد گذشته تو هم مبارک باشه و امیدوارم سعادتمند باشی همیشه و موفق تو زندگیت

سلام محمد جان مدتیه ازت خبر ندارم شماره هاتم که خاموشه منم خطمو عوض کردم ولی واتس اپ رو همون شماره هست یه پیام بده نگرانتم میخوام بدون چی شد چی کار کردی ؟

سلام ممنون شهاب جان از لطفت، تبریک میگم بهت بابت سمتت تو انجمن. از محمد چه خبر هر دو تا گوشیش خاموشه منم شمارمو عوض کردم شمارمو نداره میشه لطف کنی بهش بگی تو واتس اپ یا فیس بوک برام پیام بزاره نگرانشم ضمنا ازت ممنون بابت اظهار محبتت

“هست” را اگر قدر ندانی می شود “بود” و چه تلخ است “هست” ی که “بود” شود و “دارم” ی که.. “داشتم”…

سکوتِ من هیچگاه نشانه ی رضایتم نبود…! من اگر راضی باشم، با شادی میخندم…! سکوت نمی کنم…!!!

باران بیاید یا نیاید تو باشی یا نباشی خاطرت باشد یا نباشد من با یاد تو خیسم …

شب بود باران نمی بارید شکوفه لبخند نمی زد … اولین شب بود و پی اش هزار شب و پیشش هیچ شب از آسمان برف می آمد و تو نگاهت را در کوله باری خواستنی گذاشتی و عزم رفتن کردی فاصله ی نگاه تو تنها به اندازه ی یک نت بود … نه یک پرده تنها نیم پرده دیگر اشک هایم هم برایت حرمت نداشت .

تا یادم نرفته است بنویسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست! راستی خبرت بدهم خواب دیده‌ام خانه‌ای خریده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار … هی بخند...

میخواهم قهوه بخورم تلخ است لطفا کمی به فنجانم نگاه کن ما همیشه به اندازه ی یک فنجان چای شیرین وقت داشتیم ولی … هیچ گاه حرفی جــز تلخی جدایی ها نزدیم !!!ـ

در جلسه امتحانِ عشق من مانده‌ام و یک برگۀ سفید ! یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی .. درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی‌شود ! در این سکوت بغض‌ آلود قطره کوچکی هوس سرسره بازی می‌کند ! و برگۀ سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می‌کشد ! عشق تو نوشتنی نیست .. در برگه‌ام، کنار آن قطره، یک قلب...

ای کودک… کفش هایم را نپوش تلاش تو برای بزرگ شدنت غمگینم می کند… کودک بمان ،کوچـک بمان … من در بزرگ شدنم دردهایی دیدم که کـــوچک کرد بزرگ شدنم را …

یک روز کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی! او رفته است و همه چیز تمام شده است مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی؟ این رسم زندگیست تو نمیتوانی آن را تغییر دهی پس تنها آواز بخوان! این تنها کاریست که از دست تو برمی...

یک کت و دامن چهار خانه کلاه گرد و لبه دار یک عصر دل انگیز پائیز قدم های نرم و نازک لبخندی که یک لحظه از لبان سرخت محو نمی شود چشمانی که هر چه می روی باز هم به انتهاشان نمی رسی عطری که تا مدت ها بعد رفتنت با مشام کلنجار می رود بی انصاف! مگر می توان دید و عاشق نشد؟

چه شده است! حال که پاییز آمد باران هم … عاشقانه هایش کو آه که دلم لک زده است برای عاشقانه هایش درد و دل هایش راستی چی شد … بار آخر گفت فردا حلقه به دست با کسی می آیم نگفت ؟ وای که بدم می آید از این حرف های … یا شاید من فرسوده شده ام یعنی نیمکتی دیگر … هی نکند من را محرم اسرار...

کیستی که من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو میگوییم کلید خانه ام را در دستت میگذارم نان شادی هایم را با تو قسمت می کنم به کنارت می نشینم و بر زانوی تو اینچنین ارام به خواب میروم کیستی که من اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم

زندگی چقدر پررنگ است رنگها دارن میرقصند آسمان پاکتر از همیشه قلبم تندتر میزند این چه شوقیست که در سرم افتاده ؟ زندگی زیباست روزها زیباست لبخندت زیباست و عشقت زیباتر

اندیشه ی زرد فصل خزان جوانه های سبز فصل تازه بهارم را ریخت آخر چرا !!؟ این عدل، منصفانه نیست که بهار … کوتاه ترین فصل زندگی من باشد هیاهویی در دل اگر ندارم از بی رونقی نیست از آنست که رویایی در سر ندارم تنهایی بشکست رویای نا تمام مرا

از ناگهان عبور تو چیزی به یاد نداشتم جز آنکه های لحظه های تو را روزی شاید جایی جا گذاشتم!

تو همان عابری هستی که خزان دلم را با گام هایت بهار عشق کردی تو تکرار بارانی و نگاهت تابلوی قشنگ شبی زیباست که مرا می خواند

کلماتم را در جوی سحر می‌شویم لحظه‌هایم را در روشنی باران ها تا برای تو شعری بسرایم، روشن تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام سخنانم را در حضور باد این سالک دشت و هامون با تو بی‌پرده بگویم که تو را دوست می‌دارم تا مرز جنون

ایستاده ام تنها پشت میله های خاطرات دیروز این جا انگشت هایم را می شمارم یک دو سه…… ودست های تو در هم فرو رفته اند تو غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی که مهربانی ات را ثابت کنی ولی… ولی نفهمیدی که من آن سوی خیابان انتظارت را می کشم تو بی وقفه فریاد کشیدی… و من دیگر آزارت نمی دهم زین پس قصه هایم را...

هر چه کردم نشوم از تو جدا بدتر شد و نرفت از دل من مهر و وفا ، بدتر شد مثلا خواستم این بار موقر باشم و به جای «تو» بگویم که «شما» ، بدتر شد این متانت به دل سنگ تو تاثیر نکرد بلکه برعکس ، فقط رابطه ها بدتر شد آسمان وقت قرار من و تو ابری بود تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر...

مطمئن باش و برو… دل من سخت شکست و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود… و خیالم می گفت تا ابد مال تو بود… تو برو… دل من باز شکست…

بهانه هایت برای رفتن چه بچه گانه بود چه بیقرار بودی زودتر بروی از دلی که روزی بی اجازه وارد آن شده بودی… من سوگوار نبودنت نیستم!!! من شرمسار این همه تحملم…

یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری تقدیم به تو ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه : برگـــــــرد …….. دلتنــــــــگم …….

ای به تقویم دلم از همه تکرارترین یار را در شب تردید خریدارترین پای بردار که از خانه برون باید رفت مست و آشفته به صحرای جنون باید رفت باید از چشمه ی اشراق وضو تازه کنیم مکتب عشق در این شهر پر آوازه کنیم ما همانیم که عاقل به ره خانه شدیم جامه ی عقل دریدیم و به میخانه شدیم پس بیا در سفر صبح نمک گیر...

من دیوانه دلم تنگ تو بود و دیدم دل زیبای گلم ، قحط تبسم شده است جرم من چیست ، بگو ، معجزه ی ماه بهشت باز در ذهن قشنگت چه تجسم شده است قهر کردی گل من ، چشم ، ولی حق با توست هر زمان صحبتی از حق تقدم شده است آخر شعر بیا لطف کن و زیبا شو اسمت انگار میان غضبت گم شده است

ای مرغ آفتاب! زندانیِ دیارِ شبِ جاودانیم یک روز، از دریچه زندان من بتاب می خواستم به دامنِ این دشت، چون درخت بی وحشت از تبر در دامنِ نسیم سحر غنچه واکنم با دست های بر شده تا آسمان پاک خورشید و خاک و آب و هوا را دعا کنم گنجشک ها ره شانه ی من نغمه سر دهند سرسبز و استوار، گل افشان و سربلند...

چه فرقی می کند مهر باشد یا آبان و یا آذر ماه…!؟ وقتی تو باشی و پاییز باشد باران، برگها و ابر باشند زندگی رنگ دیگری دارد؛ من و پاییز هر دو عاشق تو هستیم! نگاه تو در شعرم پیداست ، فقط صدایم کن…

نگاهم به سوی درختان باغمان با دلهره قدم برمی دارد شاید امیدی دارم هنوز به دیدن تو در حین چیدن میوه هایشان …

تلنگر می زند امشب کسی بر سقف این خانه تویی باران ؟ تو ای مهمان ناخوانده بزن باران ! تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه …. بزن آهنگ زیبایت صدای چک چک سازت میان کاسه ی خالی شکنجه می کند امشب من تنهای زندانی …. تو ای باران از این ویرانه دل بگذر یقین بیرون این خانه هزاران...

تو کجایی سهراب؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند… وای سهراب کجایی آخر؟……زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند.. تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند, همه جا سایه ی دیوار زدند… وای سهراب دلم را کشتند…..

طفلک دلم! اسباب بازیهایش را از او گرفته ام روزها بق کرده گوشه ى مى نشیند و مظلومانه شکنجه ام میکند! چه بى عاطفه شده ام بیچاره با همین خاطرات اندک، خوش بود…

این روز‌ها که جرات دیوانگی کم است بگذار باز هم به تو برگردم! بگذار دست کم گاهی تو را به خواب ببینم! بگذار در خیال تو باشم! بگذار… بگذریم!

در زیر باران ابریشمین نگاهت بار دگر ای گل سایه رست چمنزار تنهایی من چون جلگه ای سبز و شاداب گشتم درتیرگی های بیگانه با روشنایی همراز مهتاب گشتم امشب به شکرانه بارش پر نثار نگاهت ای ابر بارانی مهربانی من با شب و جوی و ساحل غزل می سرایم زین خشک سالان و بی برگی دیرگاهان تا جوشش و رویش لحظه های ازل...

خداونـدا از بچـگی بـه مـَن آموختنـد همـه را دوسـت بـدار حـال کـه بـُزرگ شـده ام وَ کسـی را دوسـت مـی دارم می گوینـد : فراموشـش کـن

این بار مینویسمت... .تو. را میان اصطحکاک مداد وکاغذ گیر خواهم انداخت شاید اینگونه بشود تورا .تجربه. کرد...!!! برای تویی که قلبت پاک است... برای تو مینویسم... برای تویی که تنهایی هایم پر ازیاد توست... برای تویی که قلبم منزلگه عشق توست... برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست... برای تویی که...

ﻣــــﺮﺩ ﻫﻢ ﻗﻠـــــﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯾﺶ .. ﯾﻮﺍﺵ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﻗﻠﺐ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ... ﻣﺮﺩ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺗﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻘﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ .... ﺷﺎﯾﺪ ﻧـــﺪﯾــــــﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ .. ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻟﺒﻮﻡ ﺩﻟﺘﻨﮕﯿﺶ ﻗﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ .. ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ... ﺳﯿﻨــــــــﻪ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﻣﯿﺪﻫﺪ ..ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻠﻔﺖ ﺗﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﺗﺎ ﻣﺒﺎﺩﺍ ... ﻟﺮﺯﺵ...

من دلم می‌خواهد خانه‌ای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛ هر کسی می‌خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند. شرط وارد گشتن شست و شوی دل‌هاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می‌کوبم روی آن با قلم سبز بهار...

و من هر روز از خودم میپرسم؟!! اینها که میگویند نوشته هایم زیباست !… اگر .. چشمهای تـــــــو را می دیدند ! چه می گفتند !!؟؟ “جا داره روز دختر رو هم به تمامی بانوان این مرز و بوم تبریک گفته و بیافزاییم که در این روز زیبا از خداوند متعال سعادت، سربلندی و موفقیت را برایتان آرزومندیم”

من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران تو به اندازه تنهایی من شاد بمان . . .

روزها پر و خالی می شوند , مثل فنجان های چای در کافه های بعد از ظهر !!! اما … هیچ اتفاق خاصی نمی افتد! اینکه مثلا تو ، ناگهان … در آن سوی میز نشسته باشی !

بدینوسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئولیتهای یک کودک هشت ساله را قبول می کنم. می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است. می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است، چون می توانم آن را بخورم! می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم و با دوستانم بستنی...

به خاطر مردم است که می گویم گوش هایت را کمی نزدیک دهانم بیار، دنیا دارد از شعرهای عاشقانه تهی می شود و مردم نمی دانند چگونه می شود بی هیچ واژه ای کسی را که این همه دور است این همه دوست داشت …​

اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم . . .

پیراهنِ خاطرات تو را آنقدر بر تنِ خیالم کرده ام که دیگر تنگ شده بیا و تنها بقدر خاطره ای نو بمان.

دلـــم گرفتــــه برایــــت حدیث سـاده عشـق است… سلیــس و ســاده بگویم دلــم گرفـــته برایـــت…

سلام با تمام وحود ممنون و سپاسگزارم از همدردی شما دوستان گلم و یه تشکر ویژه از محمد که هر لحظه جویای احوالم بود و پرستوی عزیزم روزای خیلی سختی رو میگذرونیم، از دست دادن برادر کوچیکم تو اوج جوونی اینقدر دردناک بود که قابل توصیف نیست من هم فقط از خدا خواستار صبوری هستم همتونو دوست دارم و...

من اومدمممممممممممممممم

:smilie (63):

منم برگشتم از سفر حاضر

:heart:

عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای...

عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای ایرانی،غذای خوشمزه،عکس غذای خوشمزه عکس غذا،عکس غذای ایرانی،غذای...

عکس خوراکی | عکس غذا | تصویر غذا | غذاهای لذیذ | غذاهای ایرانی | غذاهای خارجی | دستورپخت غذاها | عکس های زیبای غذاها | عکس غذاهای آماده | تصاویر غذاهای آماده | عکس های غذاهای خوشمزه | غذاهای پرچرب | غذاهای کم چرب | غذاهای رژیمی | غذاهای بدونه قند | بستنی | عکس های بستنی | تصاویر بستنی |...

حلالیت نمیگیرم چون ادم تا زنده هست باید سعی کنه دل کسی رونشکنه و اگه هم دلخوری پیش اومد دلجویی کنه به همه اونایی که دوسشون دارم زنگ میزنم و باهاشون چند دقیقه حرف میزنم و بعدش ثانیه ها روهمراه با ترانه چرا رفتی همایون میشمارم

بد ترین سوتی که دادی چی بود؟

…

عکس نوشته های بسیار زیبا از سخنان بزرگان

جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی

جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی جمله های زیبا و خواندنی

جملکس آموزنده جملکس آموزنده جملکس آموزنده جملکس آموزنده جملکس آموزنده

جملات الهام بخش جملات الهام بخش جمله های فلسفی جمله های فلسفی جمله های فلسفی جمله های فلسفی جمله های فلسفی جمله های فلسفی جمله های فلسفی

عکس های فلسفی عکس های فلسفی عکس های فلسفی جملات الهام بخش جملات الهام بخش جملات الهام بخش جملات الهام بخش جملات الهام بخش

جملات تصویری فلسفی جمله های زیبا جمله های زیبا جمله های زیبا جمله های زیبا جمله های زیبا عکس های فلسفی عکس های فلسفی عکس های فلسفی

جملات تصویری آموزنده جملات تصویری آموزنده جملات تصویری آموزنده جملات تصویری فلسفی جملات تصویری فلسفی جملات تصویری فلسفی جملات تصویری فلسفی جملات تصویری فلسفی

زندگی ...

مدرسه ...

کعبه ... ..

داغونم ...

اشتباه ...

باید بریم ...

نارفیق...

عکس نوشته زیبا

عکس نوشته های بسیار زیبای عاشقانه نوشته هایی پند آموز از زندگی و عشق روی تصاویر عکس نوشته زیبا

صورتی: دوست داشتنی

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]