Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی

اطلاعات موضوع

Kategori Adı سرکاری و خنده دار
Konu Başlığı دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی
نویسنده موضوع parivash
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan parivash

parivash

مـدیـر ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Feb 1, 2014
ارسالی‌ها
1,664
پسندها
1,287
امتیازها
113
محل سکونت
شیــــــــراز
دل نوشته
فقط یه ابــــانی میتونـــه با وجود قلـب شکستش، همه ی قلبای شکستــه رو آروم کنه...
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه

اعتبار :

به قول فامیل دور:شادمانی همه جا پشتدر است ، در گشودن هنر است






کلاه قرمزی‌ : آقـــای خشک شویی میشه این بچه منم بشورین
فقط این و اتوو نزنید مقوایی میشه باد میبرتش
+ما اینجا لباس میشوریم بچه نمیشوریم که
*بندازش این تو، هم دریابره، هم شهربازی
+نه اگه بندازمش اون تو خفه میشه




هیچوقت در زندگیتون با یه خر درد دل نکنین
فامیل دور





سه نوع دور داریم
اونی که دستت بش نمی‌رسه
اونی که چشمت بهش نمی‌رسه
اونی که فکرت هم بش نمی‌رسه
فامیل دور





پسر خاله
يه روز رفتم نونوايي …نونوا گفت هر کسي اومد بگو پشت سرت وا نسه نون نمي رسه منم هر کي اومد گفتم بيا جلوي من واسا پشت سرم نون نمي رسه







فامیل دور
آقای مجری ، من با زوری که در این خر می بینم، افق های روشنی در برابر خودم می بینم






جیگر
من خر نیستم!من خرنیستم!من خر نیستم
ببخشید جسارت کردم، شماعقابی، پروانه ای، من خرم که توو این خونه با تو موندم






همساده
ما رفتیم محضر ماشینو بهنام خودمون بزنیم،
یهو نفیمیدیم چی شد اونوسط از یکی طلاق گرفتیم! ما که اصلا زن نداشتیم
الان پنج ساله دارم مهریهمیدم نمیدونم به کی ! ینی داغونما له له هستم







فامیل دور : امروز داشتم حسرت میخوردم
آقای مجری : حسرت چی؟
فامیل دور : یه عمر در همه ی درهاایستادم ولی همه رو بسته نگه داشتم،چه وقتهایی که کسی اومد در زد و در رو باز نکردم و صدایی هم ندادم که فکر کنه کسی خونه نیست








مجری : چه فیلمی میخواید ببینید؟
کلاه قرمزی : کلابلانکا
پسر عمه زا : ارباب کتلتها
ببعی : درباره بی بی
فامیل دور : دور شهر بی دفاع
گابی : بر گاو رفته






بچه نه نه جیش میکنه تو اقای مجری
کلاه قرمزی :‌ مگه آقای مجری دستشویی عمومیه







آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد
حرف زدیم جنگ شد
راه رفتیم کودتا شد
رفتیم مدرسه جنگ تموم شد
درس خوندیم هی نظام آموزشی عوض شد
رفتیم دانشگاه کنکور ول شد
رفتیم سربازی معافیت آزاد شد
رفتیم سرکار مملکت
تحریم شد
خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شد
گفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد
الانم اینترپل دنبالمونه هه هه هه هه یعنی له لهماااا
با این شرایط که پیشمیره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد هه هه هه هه هه








آقای مجری : اگه یکی دستشو آورد جلویعنی ؟
فامیل دور: می گیم دستتو بکش
کلاه قرمزی : می گیم مگه کاراته بازیه ؟
ببعی : می لیسیم
آقای مجری : نه ما هم دستمونو می بریم جلو و باهاش دست می دیم
حالا اگه دستشو نیاورد جلوچی ؟
پسرعمه زا :‌ ما دستمونو می بریم جلو میکنیم تو نافش








آقای مجری: من دو ساعته دارم تورو صدا می زنم . صدامو نشنیدی ؟
پسر عمه ز ا : چرا شنیدم
آقای مجری : پس چرا نیومدی
پسر عمه ز ا : اهمیت ندادم






تست بازیگری
+ رامبد جوان : در می زنی،من مثلا یه خانومم،درو باز می کنم میگم بله…تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده…
* پسر خاله : می خواستم بگماگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+هر چی که دارمو ندارم
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارموندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم…
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه…؟
* مثله دیگه…
+ دیگه نمی دونم باید چیکار کنم…
* نمی دونی؟
+ نه
* ولی خوشحالباش…هیچکدومشون نمی میرن…خودتم زنده می مونی…
یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!…به درک






آقای مجری : در حال پاره کردن دفتر مشق کلاه قرمزی چون خودش ننوشته بود . . .
آقای مجری : الان این رو پاره میکنم تا خودت مشقاتو بنویسی
فامیل دور :‌ نه، عجب گیری افتادیما، ۳ ساعت به این گاو فهموندیم که نباید پاره کنه و بخوره، حالا باید به شما بفهمونیم
 
بالا پایین