sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.
خدا گفت:پس می خواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم:اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد.
وقت من ابدی است.
چه سوالاتی در ذهن داری،که می خواهی از من بپرسی؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول میشوند.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
این که سلامتشان را صرف بدست آوردن پول می کنند
و بعد پولشان را خرج سلامتی می کنند.
این که با نگرانی نسبت به آینده
زمان حال فراموش شان می شود.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال.
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم...
به عنوان خالق انسان ها،می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی یاد بگیرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد،
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.
اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد،
بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.
با بخشیدن،بخشش یا بگیرند.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند
اما بلد نیستند احساس شان را نشان دهند.
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
و یاد بگیرند که من اینجا هستم.
همیشه.
خدا گفت:پس می خواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم:اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد.
وقت من ابدی است.
چه سوالاتی در ذهن داری،که می خواهی از من بپرسی؟
چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول میشوند.
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.
این که سلامتشان را صرف بدست آوردن پول می کنند
و بعد پولشان را خرج سلامتی می کنند.
این که با نگرانی نسبت به آینده
زمان حال فراموش شان می شود.
آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال.
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم.
بعد پرسیدم...
به عنوان خالق انسان ها،می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی یاد بگیرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد،
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.
اما می توان محبوب دیگران شد.
یاد بگیرند ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد،
بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.
با بخشیدن،بخشش یا بگیرند.
یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند
اما بلد نیستند احساس شان را نشان دهند.
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
و یاد بگیرند که من اینجا هستم.
همیشه.