شعرها و جمله های تنهایی

[sting]

هیزم نبودم…
ولی
سوختــــــم در زمستان نبودنــــــــــــش . . .!

​

 

[sting]

دردهایم رابرایت گفته ام....
بشنو اکنون این سکوت تلخ را...من تنهایی خودرادرآغوش میکشم...
تنهاماندم ....تنها

 

[sting]

همیشه
هر چه خاطره است
از دریای شمال به این خانه می**وزد
چطور می**شود ...
یک تابستان...
یک غروب...
یک ساحل...
یک نگاه ...
یک آغوش...
بشود دنیای یک آدم؟

 

[sting]

خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم

 

[sting]

 

[sting]

گورستان ها پر از افرادی است که روزی گمان می کردن که چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد​

 

[sting]

تنهايي هاي من پاياني ندارد


همان روز حادثه بر بوم دل تنهايي را نقش زدم

تنهايي را مي ستايم

تنهايي را مي بويم

تنهايي را در کنج دل نهاده ام


و از تنهاييهاي دل مي نگارم تــــا...

​

 

[sting]

ازدرختان جنگل پرسیدند :چرا شما با این عظمت از تکه آهنی به نام تبر می رنجید؟

رنج ما از تبر نیست ،بلکه از دسته آن است که از خود ماست

 

[sting]

کاش میشد:بچگی را زنده کرد


کودکی شد،کودکانه گریه کرد


شعر ” قهر قهر تا قیامت” را سرود


آن قیامت، که دمی بیش نبود


فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش میشد ، بچگانه خنده کرد . . .

​

 

[sting]

مهم نیست که بگی خوب مینویسی !!!



برای من مهم این است که بفهمی و بدانی برای تو مینویسم



و مهمتر اینکه بخوانی آنچه را که مینویسم ...



و لبخند همیشگی ات را بزنی ، و زیر لب بگویی ، دیوونه ...

​

 

[sting]

درســت ...

مـــثـــل وقـــتـــی کـــه عـــاشـــقـــت شـــدم

بــــاران مـــی بــــارد،

فـــــکــــر کــــنــــم

دوبــــاره یــــکــــی

عـــاشــــقــــت شــــده !!!

​

 

[sting]

خـــــــــــسته ام.....

 

[sting]

صُـحبتم با توست رقیب من :

نگاهش ، لبخندش، چشمانش ، لبانش

همـــه ارزانی تــ!ــو !

لااقل بگذار تنهــــا ب خوابم بیاید . . .

 

[sting]

همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می اوری
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد!
اما تـــــــــــــــو همیشه وقتی باید باشی نیستــــــی

گاهی عمر تلف میشود به پای یک احساس
گاهی احساس تلف میشود به پای عمر…
و چه عذابی می کشد کسی که
هم عمرش تلف میشود
هم احساسش…
​

 

[sting]

خدايا ...

بت بود ... بت شكن فرستادي ...

من اينروزها پر از بغضم ... بغض شكن هم داري؟
​

 

[sting]

مــن

بــی* تــــو

در غریب*ترین شهر عالمـــم . . .


بــی *مــن

تـــو در کجــای جهـانـــی

کــه نـیـسـتـی ؟ ! . . .
​

 

[sting]

در خواب هم راحتم نمی گذارے ،
بی خبر می آیے ،
صدایم می کنے …
تا چشم باز میکنم ، باز نیستے !

 

[sting]

تنهـ ــ ــــــایــــﮯ
را בوستـــــــــ בارمــــ
بــﮯ בعوتـــــــ مــــﮯ آیـــב
بـــﮯ منتــــــ مــــﮯ مانــــב
بـــﮯ خبـــــر نمــﮯ روב​

 

[sting]

دلم پر است…
پر پر ..
آنقدر که گاهی اضافه اش از چشمانم می چکد

 

[sting]

آیینی که آدمی را به گوشه نشینی…
وادار کند دوامی نخواهد داشت…


مگر می توان شیرینی عشق تو را چشید و از تو روی گردان شد ؟
مگر می توان لذت همجواری با تو را درک کرد و میل جای دیگر داشت ؟


سرنوشت مرا خیر بنویس
تقدیری مبارک
تا هر چه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم
و هر چه را که تو زود می خواهی دیر نخواهم .


اگر تنهایی ام چشم مرا بست…
اگر دل از تنم افتادو بشکست..
فدای پای قلب آن عزیزی..
که درهر جا که باشد یاد ما هست…


آنقدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه رو شوی…
زندگی یک مسابقه نیست،
بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را
باید لمس کرد،
چشید،

و لذت برد…