Welcome!
By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.
SignUp Now!
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
در میان من و تو فاصله هاست
Kategori Adı
مطالب عاشقانه
Konu Başlığı
در میان من و تو فاصله هاست
نویسنده موضوع
*مینا*
تاریخ شروع
Sep 16, 2013
پاسخها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan
♔ŠĦДĦДB♔
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا زندگانی بخشد
چشم های تو به من می بخشد شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از زندگی من هستی
دفتر عمر مرا با وجود تو
شکوهی دیگر
رونقی دیگر هست
می توانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می بخشی
من به بی سامانی ، باد را می مانم
من به سرگردانی ، ابر را می مانم
من به آراسته گی خندیدم
منه ژولیده به آراسته گی خندیدم
سنگ طفلی اما
خواب نوشین کبوتر ها را در لانه می آشفت
قصه ی بی سر و سامانی من
باد با برگ درختان می گفت
باد با من می گفت :
" چه تهی دستی مرد ! "
ابر باور می کرد
من در آئینه رُخ خود دیدم
و به تو حق دادم
آه ... می بینم ، می بینم
تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه زیبایی تو غمگینم
چه امید عبثی
من چه دارم که تو را در خور ؟!
هیچ !
من چه دارم که سزاوار تو ؟!
هیچ !
تو همه هستی من
هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری ؟! .... همه چیز
تو چه کم داری ؟! ...هیچ !
بی تو در می یابم
چون چناران کهن
از درون تلخی واریزم را
کاهش جان من ، این شعر من است
آرزو می کردم که تو خواننده ی شعرم باشی
راستی .... شعر مرا می خوانی ؟!
باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی
نه .... دریغا ، هرگز
کاشکی شعر مرا می خواندی !
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
فریاد بزن نام مرا که با رعد صدایت هوای دلم بارانی شود
آنگاه که هوای این دل بارانی شد بیا در زیر بارانش .
حس کن گرمی قطره های باران را در قلبم ، که برای تو می بارد .
تو مقدس ترین عشق در این دنیایی که برای من و قلبمی.
اگر یک با وفا ، یک همدل و همزبان در این دنیا باشد
، تویی که تا ابد در قلبمی.
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
بيا آخرين شـاهكـارت را ببین...!
مجسمـه ای با چشمانـــی بـاز...
خـيره به دور دسـت شـايد شرق شـايد غرب
مبهـوت يك شكست ، مغلوب يك اتفاق...
مصلوب يك عــشق ، مفعول يك تاوان...
خـُرده هايش را باد دارد ميبرد…
و او فقـط خاطراتش را محكم بغل گرفته
بيـا آخرين شاهكارت را بيبين
مجسمه اي ساخـته اي به نـام " من "
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
چـرا سـاکـت نـمـی شـوی ؟
صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او
از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد ! ! !
لــعــنــتــ ی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !!!!!!
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
دلم خوش بود :
اگرچه دستانش در دستانم نیست ، دلش که با من است !!!
وقتی دلش با من است یعنی تمام او از آن من است …
اما حالا نه دستانش در دستانم هست نه دلش با من !
چقدر سخت است تحمل اینکه به یکباره تهی شوی از او …
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
همچـــون دختـــرکـــی لجبـاز...
فقط “تــــــــــــــــــو" را!! !
بــــی آن کـــه بــــــــاشد
هـــر لــحظه زنــــــدگی اش کـــــرده ام…!
همیشه آرزو میکنم مسیر جاده هایمان یکی بود یا حداقل روی راه آن یکی مینوشتند در دست تعمیر است و ما باهم از یک مسیر میرفتیم
هوا بسی دو نفره است...
میخواهم در مسیر جاده درست همینجا که تو میروی و من نیز باید بروم یک دکه ی گل فروشی بزنم و به همه ی دونفری هایی که میروند گل بدهم…رایگان رایگان ))
دلت برای گل فروشی سر جاده تنگ میشود من هم دلم برای تو
این هوای دونفره
این جاده
این گلها
و این دوراهی
تا اطلاع ثانوی تعطیل است
جاده تا ابد در دست تعمیر است
من هیچ مسیری را بی تو نمیروم هروقت دلت تنگ شد برگرد رفیق نیمه های راهت همیشه اول دوراهی منتظرت است