Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

درمغز عاشق چه می*گذرد؟ + تست عاشق شناسی

اطلاعات موضوع

Kategori Adı بخش تست های تخصصی روانشناسی
Konu Başlığı درمغز عاشق چه می*گذرد؟ + تست عاشق شناسی
نویسنده موضوع *d!ba*
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan *d!ba*

*d!ba*

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Jul 22, 2013
ارسالی‌ها
130
پسندها
16
امتیازها
0
سن
28
محل سکونت
وسط اقيانوس
تخصص
همه كاره و هيچ كاره

اعتبار :


آیا شور عشق یا همان عشق رمانتیک قابل اعتماداست؟ آیا در بین همه*ی اقوام و ملت*ها شور عشق وجود دارد؟ آیا عشق نوعی بیماری است؟


شور عشق (یا همان عشق رمانتیک) احساسی موقت، زودگذر و غیرقابل اعتماد است. شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول می*کند و خواب و خوراکمان را می*گیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست.

شور عشق؛ استارت یا سوخت
شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول می*کند و خواب و خوراکمان را می*گیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست؛ یعنی این قبیل عواطف مثل استارت ماشین عمل می*کنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده که آدم را به حرکت درآورد. ولی ما نمی*توانیم فقط با استارت*زدن و باک ِ بدون بنزین حرکت کنیم.

شواهد زیادی هم برای اثبات این نکته وجود دارد- مثلاً پژوهشگری به نام آرون تعداد زیادی از افرادی را که دچار عشق حاد و آتشین بودند زیر دستگاهی که از کارکرد مغز عکس می*گیرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فکر کنند و عکس آنها را نشانشان داد.

کارکرد مغزی این افراد نشان داد که هنگام فکر کردن به معشوق، فقط آن قسمت*هایی فعال می*شود که مربوط به «پاداش فوری» است- همان قسمت*هایی که اگر گرسنه باشیم و غذا بخوریم فعال می*شود؛ یا در افراد معتاد به کوکائین، همان قسمتی که بعد از مصرف ماده*ی مخدر به فعالیت می*افتد. این قسمت*های مغز، تشکر فوری را اعلام می*کنند، و یک چیز فوری طبعاً دوام زیادی هم ندارد. در حالی که مغز، قسمت*های دیگری هم دارد که مربوط به پاداش*های طولانی*مدت است.

دو پژوهشگر دیگر به اسم*های بارتل و ذکی آمدند همین کار را روی کسانی کردند که عشقشان تداوم پیدا کرده بود و به اصطلاح عشق رفیقانه داشتند- همان نوع عشقی که شور و هیجانش از بین رفته اما صمیمیتش مانده و با مرور زمان، بیشتر هم شده است.

عکس کارکرد مغز این افراد نشان داد که فکرکردن به عشقشان قسمت*هایی از مغز آنها را فعال می*کند که مربوط به «پاداش*های بلندمدت» است- همان قسمت*هایی که وقتی شما به شغل مورد علاقه*تان فکر می*کنید یا موسیقی مورد علاقه*تان را گوش می*کنید، یا در لحظات آرامش مذهبی، در ذهنتان فعال می شود.

نتیجه*ی این پژوهش*ها نشان می*دهد چون پاداش فوری همیشه تاییدکننده*ی چیزهایی است که قابل اتکا نیستند، عشق رمانتیک هم که دستمایه*ی شعر و غزل و رمان و فیلم*های زیادی شده است و چیز قشنگی هم هست قابل اتکا نیست. در عوض، عشق رفیقانه قابل اعتماد، اصیل و ماندگار است.

بعضی اقوام اصلاً نمی*دانند عشق چیست؟
عشق رمانتیک نه تنها کوتاه*مدت و غیرقابل اتکاست که حتی اصیل هم نیست. یعنی این طور نیست که جزو سرشت و ذات انسان باشد و ابتلا به آن، از ضروریات زندگی محسوب شود. به نظر شما آیا در بین همه*ی اقوام و ملت*ها شور عشق وجود دارد؟ یعنی مردم ِ همه*ی جوامع و فرهنگ*ها عشق رمانتیک را به این مفهومی که ما می*شناسیم می*شناسند؟

دو پژوهشگر به نام*های یانکویچ و فیشر، ۱۶۶ فرهنگ و قومیت مختلف را از نظر آداب و رسوم و شعر و ادبیات و هنرشان بررسی کرده*اند و به این نتیجه رسیده*اند که در ۱۴۷ فرهنگ، عشق رمانتیک وجود دارد؛ اما در ۱۹ قومیت، هیچ شواهدی از این عشق در میان نیست؛ یعنی در فرهنگ، ادبیات، شعر و هنرشان هیچ اشاره*ای به این شور عاشقانه نشده است؛ اما تشکیل خانواده می*دهند، به خانواده*شان علاقه دارند و برای آنها فداکاری هم می*کنند.

یعنی آن رمانتیسیسم که در ادبیات غربی و در ادبیات ایرانی خودمان هم می*بینیم در آن فرهنگ*ها معنایی ندارد. پس عشق رمانتیک چیزی نیست که بگوییم لازمه*ی هر زندگی است؛ بلکه همان موتور محرک اولیه است. ۱۹ قومیت از این موتور استفاده نمی*کنند و ماشینشان بدون این استارت هم روشن می*شوند.

در پژوهش دیگری از حدود شش هزار دختر و پسر قبل از ازدواج پرسیده*اند که «شما دوست دارید عشق رمانتیک مبنای ازدواجتان باشد یا نه؟» ۹۰ درصد آنها جواب مثبت داده*اند. یعنی گفته*اند «دوست داریم این احساسات را تجربه کنیم.» اما بعد از چند سال، از همین افراد، بعد از ازدواجشان پرسیده*اند «آیا آن رمانتیسیسم اولیه در ازدواجتان وجود داشته یا نه؟» ۳۳ درصد مردان و ۷۵ درصد زنان گفته*اند در نهایت با فردی ازدواج کرده*اند که عاشقش نیستند و رابطه*ی رمانتیکی هم با او ندارند؛ یعنی حتی خود افراد هم قبول دارند که «عشق» نه شرط کافی برای ازدواج است و نه حتی شرط لازم.

عشق نوعی بیماری است؟!
برخی از پژوهشگرها روی این موضوع متمرکز شده*اند که «آیا عشق آتشین صرف نظر از عشق نافرجام، یک بیماری پاتولوژیک است یا نه؟» و جالب است بدانید روان*شناسان بیشترین شباهت را بین عشق و یک بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری مشاهده کرده*اند.

در این بیماری، افکار خاصی به ذهن هجوم می*آورد که فرد گریزی از آنها ندارد؛ این افکار او را مجبور به ایجاد رفتارهای خاصی می*کند که اگر انجام ندهد دچار تنش و اضطراب زیادی می*شود. مثلا کسی عادت دارد هر شب ۱۰ بار دست*هایش را بشوید و اگر ۸ بار این کار را انجام بدهد درونش منقلب می*شود و نمی*تواند آسوده بخوابد.

عشق نه فقط در ظاهر و علایم بالینی شبیه این بیماری است، که از نظر آزمایشگاهی هم به آن شباهت دارد. در بیماری وسواس اجباری، یک ناقل خاص در سلول*های پلاکت خون بیمار افزایش پیدا می*کند. پژوهشگری به نام مارازیتی، افراد عاشق را به این طریق آزمایش کرده و به این نتیجه رسیده که آنها هم درست همین حالت را دارند.

پس عشق یک حالت وسواس اجباری ایجاد می*کند که در آن فرد عاشق دچار افکار و عادت*های خاصی می*شود که نمی*تواند از دست آنها خلاص شود- مثل تماس گرفتن پی در پی با معشوق و فکر کردن مداوم به او که عملکرد عادی ذهنش را مختل می*کند.

هوش عاطفی*ات را بالا ببر
با تمام این حرف*ها، امروز دانشمندان به این نقطه رسیده*اند که «اگر عشق و احساسات قابل اتکا نیستند پس چه چیز قابل اتکا است؟» یعنی چه چیزهایی باید وجود داشته باشد تا عشق افراد پایدار بماند. ابتدا نظریه*ای شکل گرفت که اگر برخی شباهت*های اولیه بین افراد وجود داشته باشد صممیت و رفاقت بیشتری بین آنان به وجود می*آید که می*تواند ازدواج موفق را تضمین کند.

اما تجربه نشان داد که این اتفاق هم نمی*افتد. آقای اشتنبرگ که مثلث عشق را ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که خیلی از طلاق*ها، بر خلاف انتظار، در مواردی اتفاق می*افتد که انتخاب اولیه اشتباه نبوده است. یعنی افراد در ابتدای ازدواج، شباهت*هایی به هم داشته*اند اما پس از ازدواج تغییر کرده*اند.
پس خیلی وقت*ها مشکل اینجاست که آدم*ها تغییر می*کنند؛ اما با هم تغییر نمی*کنند: در دو مسیر یا با سرعت*های متفاوتی تغییر می*کنند. پس حالا این سوال به وجود می*آید که «اگر شباهت اولیه هم ضامن صمیمیت نیست پس چه چیز می*تواند صمیمیت و رفاقت درازمدت بین زوج*ها را تضمین کند؟»
پژوهش*های زیادی نشان داده*اند که هوش عاطفی یکی از مهمترین عوامل موفقیت ازدواج است. هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک می*کند به احساساتمان آگاه باشیم. بتوانیم عواطف*مان را خوب بیان کنیم. آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم. ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.

هوش عاطفی به ما کمک می*کند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان می*شویم فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مساله*ای معمولی حلش کنیم. این نوع هوش، یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل می*گیرد و در میان تمام عوامل موثر در موفقیت در ازدواج، کلیدی*ترین نقش را دارد.

اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند می*توانند بفهمند که چطور همراه و همگام با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا زندگی*شان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر شود.

چه قدرعاشق هستید؟
عشق هم بالاخره اتفاقی است که به قول شاعر، خواه ناخواه رخ می*دهد. برای خیلی از روان*شناس*ها مطالعه این پدیده جالب است. بعضی*ها مانند استرنبرگ حتی نظریه*ای علمی *درباره عشق دارند.

استرنبرگ معتقد است که یک عشق کامل سه جنبه دارد.

اولین جنبه، وفاداری به معشوق است، دومی، *احساس صمیمیت نسبت به او و سومی، *داشتن میل جنسی به معشوق است. به نظر استرنبرگ، هر کدام از اینها که وجود نداشته باشد، یک جای کار دارد می*لنگد. پرسشنامه زیر خیلی به جزییات عشق کاری ندارد و می*خواهد به طور کلی بگوید که آیا شما عاشق هستید یا نه؟

این تست در دانشگاه نورس ایسترن بوستون تهیه شده است و خوب، معلوم است که بیشتر برای دانشجوها کاربرد دارد.

چگونه از این تست استفاده کنیم؟
عبارات زیر را بخوانید. معشوق*تان را تصور کنید و نام معشوق*تان را به جای کلمه او بگذارید. حالا اگر با هر عبارت به طورکامل موافق بودید، عدد ۷، اگر نسبتا موافق بودید، عدد ۶، اگر کمی* موافق بودید عدد ۵، اگر عبارت را هم درست می*دانستید و هم غلط (یعنی در مورد نظرتان مطمئن نبودید)، عدد ۴، اگر با آن کمی *مخالف بودید، عدد ۳، اگر نسبتا مخالف بودید، عدد ۲ و اگر به*طور کامل مخالف بودید عدد ۱ را جلو عبارت بنویسید.

۱) برای رسیدن به او خیلی عجله دارم. ؟
۲) او را خیلی جذاب می*دانم. ؟
۳) او نسبت به بیشتر مردم، عیب*های کمتری دارد. ؟
۴) برای او هر کاری که لازم باشد، انجام می*دهم. ؟
۵) به نظر من، او خیلی دلربا است. ؟
۶) دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم. ؟
۷) وقتی با هم کاری را انجام می*دهیم، کار برایم خیلی خوشایند است. ؟
8)دوست دارم که او حتما مال من باشد. ؟
۹) اگر اتفاقی برای او بیفتد؛ خیلی ناراحت می*شوم. ؟
1۰) خیلی وقت*ها به او فکر می*کنم. ؟
۱۱) خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد. ؟
۱۲) وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم. ؟
۱۳) برایم دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم. ؟
۱۴) خیلی به او علاقه دارم. ؟

راهنمای نمره*گذاری:
حالا عددهایی را که جلوی هر عبارت گذاشته*اید، با هم جمع بزنید.

* شمایی که بالای ۸۹ نمره آورده*اید، وضع*تان خراب است. شما بدجوری عاشق شده*اید و اگر صادقانه به پرسش*ها پاسخ داده*اید، در عشق*تان هیچ شکی نمی*توان کرد.

* اگر نمره*تان حول و حوش ۷۸ تا ۸۸ می*چرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد عاشق هستید و چیزی نمانده است که در بالای قله عشق بایستید.

* اما اگر نمره*تان بین ۶۸ تا ۷۷ باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. اما شما هم به هر حال عاشق*اید.

* کسانی که از ۶۸ پایین*تر آورده*اند، بهتر است که خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد چندان عاشق نیستند.

* کسانی که از ۵۸ پایین*ترند، به* هیچ*وجه عاشق نیستند. این گروه بهتر است پیشه دیگری برای خودشان دست و پا کنند و یا اسم احساسات رقیق*شان را نگذارند عشق.
 
بالا پایین