Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

مقاله:تغيير ماهيت در خانواده هاي ايراني

  • نویسنده موضوع sting
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı خواستگاری و ازدواج
Konu Başlığı مقاله:تغيير ماهيت در خانواده هاي ايراني
نویسنده موضوع sting
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan sting

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

مقاله:تغيير ماهيت در خانواده هاي ايراني



در گفت وگو با موسي عنبري ، مدرس دانشگاه تهران

تغيير ماهيت در خانواده هاي ايراني



حركت در مسير توسعه و استفاده شهروندان از صدها ميليون صفحه اطلاعات موجود در شبكه جهاني اينترنت، اگر چه در برخي وجوه زندگي تأثير مثبت ودرخشاني بر ذهن انسان ايراني برجاي گذاشته ولي به نظر مي رسد ماهيت برخي كانونهاي مهم و سنتي نظير خانواده ، دستخوش تغييرات ناخوشايند شده است. بازتاب اين وضع را مي توان در پاره اي از ناهنجاريهاي اجتماعي مانند فرار از خانه و حاكم شدن برخي ارزش ها نظير بي ثمر بودن تشكيل خانواده، ملاحظه كرد. به اين ترتيب مي توان گفت خانواده ايراني در معرض گسست و تغيير ماهيت است و قادر به ايفاي برخي كاركردهاي پيشين نيست و اين در شرايطي است كه به گفته موسي عنبري، مدرس جامعه شناسي دانشگاه تهران، ساير نهادهاي مكمل اجتماعي هم قادر نيستند وظايف معطل مانده خانواده ها را انجام دهند.

| خانواده در جامعه سنتي،يكي از پايه هاي ثبات اجتماعي محسوب مي شود. حال، با توجه به تحولات جامعه ايران بفرماييد اين نهاد دچار چه تغييراتي شده و چه نقش هاي جديدي را ايفا مي كند؟
* خانواده در طول تاريخ يك نهاد اجتماعي مهم بوده ونهادهاي ديگر پس از خانواده شكل گرفته اند. خانواده به عنوان يك بنگاه توليدي، مصرفي، اجتماعي، ارزشي وهنجاري داراي كاركردهاي اقتصادي، عاطفي، امنيتي و... بوده است. اين كاركردها از جمله عناصر اساسي خانواده هاي سنتي هستند و در جوامع سنتي اگر خانواده اين كاركردها را نداشت اساساً پديد نمي آمد.
در جامعه جديدي كه من با توجه به ويژگي هاي جامعه ايران، از آن صحبت مي كنم خانواده دچار تغييراتي شده است.
از اين جهت كه به هر حال جامعه ايراني به يك معنا از حالت سنتي خارج شده و در مرحله گذار به سمت توسعه يافتگي قرار دارد. ضمن اينكه نهادها و برخي رفتارهاي مدرن اجتماعي در جامعه ايران شكل گرفته و پروژه توسعه در حال تكميل است. اين تغييرات البته در سطح جهاني، در ماهيت، ابعاد و كاركردهاي خانواده صورت گرفته است.
در جامعه سنتي ايران مهم ترين وكوچكترين واحد اجتماعي خانواده بود، چون خانواده مهمترين منبع شناخت افراد بود و افراد هم خودشان را با خانواده تعريف مي كردند اما در جامعه جديد «فرد» مهمترين واحد اجتماعي است. «فرد» مورد نظر از علم و فن آوري به عنوان ابزار استفاده مي كند و بالطبع مي تواند محيط بيرون را كنترل و تغييرات آن را در جهت اميال خودهدايت كند. به عبارتي در دوره كنوني، علم و فن آوري جانشين آدم هاي قبلي شده است. در جامعه سنتي ايران،بين اعضاي خانواده، همكاري هاي مختلفي وجود داشت كه ناشي از نياز آنان به همديگر بود. اما با ورود فن آوري ، افراد به ميزان زيادي از همديگر مستقل شدند.
و دايره خويشاوندي ها، قبيله گرايي و بحث هاي قومي محدودتر شد. وقتي افراد به لحاظ ذهني از محيط هاي خويشاوندي دور مي شوند، توانايي تحرك جغرافيايي و مهاجرت از فضاهاي موجود را پيدا مي كنند. بنابراين، عامل فوق در كنار توقعات و نيازهاي جديد اجتماعي باعث تغييراتي در خانواده ها شد.
بررسي ها نشان مي دهد در سه دهه اخير بزرگترين تحول در سطح خانواده ، تغيير موازنه خانواده از روستايي به شهري است.
در حالي كه در سه دهه گذشته خانواده روستايي دو سوم خانواده هاي جامعه ايران را شامل مي شد اكنون اين آمار دقيقاً جابه جا شده وخانواده ها بيشتر شهري شده اند.
با توجه به اينكه زندگي شهري اقتضائات خاص خود را دارد تغييرات گسترده اي در سبك خانواده ايجاد شده است. يعني بر خلاف گذشته خانواده هاي امروزي مصرفي شده اند.
| صرف نظر از تغييرات ماهوي خانواده كه تحت تأثير تحولات كلي اجتماع صورت مي گيرد آيا يك خانواده ثابت و مفروض مثلاً شهري يا روستايي ممكن است تحت تأثير تغييرات سريع اقتصادي ـ اجتماعي ، دچار تغيير نقش و كاركردشود. به عبارتي آيا مثلاً ارتباطي بين ظهور ناهنجاريهاي سازمان يافته و تغييرات شكلي خانواده ها وجود دارد؟
* ببينيد! خانواده در جامعه شهري كاركردهاي گذشته را ندارد. چون نهادهاي ديگر جايگزين آن شده است.به اين مفهوم كه نيروي انتظامي جايگزين نقش امنيتي، سازمان هاي تأمين اجتماعي جايگزين نقش فرزندان و فن آوري جايگزين نيروي انساني خانواده ها شده است. خب اينها نشان دهنده تغييرات ابعادي خانواده است. البته اين تغييرات برخلاف تصور عمومي تنها از نيمه دهه ۷۰ به صورت محسوس رخ داده است. براساس اين تغييرات، الگوهاي گذشته و تصورات سنتي، ارزش اجتماعي خود را از دست داده است. مثلاً نقش دخترها افزايش يافته و از نقش پسرها كاسته شده است.
با كاسته شدن از ابعاد خانواده، در آينده نزديك نيز دايره خويشاوندي فرزندان كوچك تر مي شود. موضوع ديگر اين است كه روابط پدرومادر با فرزندان دستخوش تغييرات زيادي شده است. چون درعصر مدرن و كنوني، «جامعه كار» پديد آمده كه افرادرا ملزم به كار و توليد مداوم به منظور مصرف بيشتر مي كند. در اين قالب خانواده ديگر توانايي انتقال ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي خود را از دست مي دهد و اين ارزشها توسط نهادهاي آموزشي مثل صداوسيما، مدارس و دانشگاه ها منتقل مي شود.
اين نهادها تقريباً اخلاق غيرسنتي را به «خانواده ايراني» القا مي كنند. و در نهايت، سست شدن نقش كنترلي خانواده را به دنبال دارند. در نتيجه، فرزندان در فضايي بازتر و آزادانه رفتار مي كنند .در چنين فضايي معيار فرد عقل ورفتار خودش مي شود، در اين فضاي جديد كه عوامل ديگري غير از پدر ومادر يا دايره خويشاوندي آن راجهت مي دهند ممكن است فرزندان درمعرض آسيب هاي اجتماعي وتبعات بحران هاي مختلف قرار گيرند. من اعتقاد دارم ريشه بسياري از بيماريهاي اجتماع در ايران مثل طلاق، ازدواج ديرهنگام، فرار دختران و پسران از خانواده، شكاف نسلي، اعتياد و... ناشي از تغيير ماهيتي خانواده هاست. بخصوص در جامعه ايران كه خانواده يك نهاد قوي و مسلط اجتماعي بوده است.

| به نقش متقابل خانواده و تحولات جامعه اشاره كرديد. با توجه به فراز و نشيب هايي كه در جامعه ما در سالهاي اخير در بسياري از حوزه هاي خود با آن مواجه است. ناهنجاريهاي روزافزون اجتماعي را چه ميزان با تغييرات جديد اجتماع مرتبط مي دانيد؟
* گمان مي كنم مهمترين تأثير توسعه بر خانواده وجه تخريبي آن باشد. يعني هر چه شتاب توسعه بيشتر باشد ميزان رفتارهاي ثانويه افزونتر و جايگاه خانواده روزبه روز تضعيف مي شود. تا آنجا كه اكنون دغدغه غرب اين است كه چاره اي بينديشد تا رفتارهاي اوليه تداوم يابند و خانواده روبه زوال نرود.
امروزه در جوامع غربي سؤالات زيادي دراين باره مطرح شده كه آيا بايد با خانواده خداحافظي كرد، يا آيا شگل ديگري از خانواده مي تواند جايگزين اين زوال شود؟ خب اين سؤال ها نشان دهنده يك دغدغه جهاني است. براين اساس امروزه يكي از بحث هاي مهم كه توجه كارشناسان و صاحب نظران را به صورت چند بعدي وچند رشته اي جلب كرده بحث آسيب شناسي خانواده است.چون احساس مي شود خانواده كاركردهاي مهمي داشته كه هر روز در اثر شرايط رشد و توسعه از بين مي رود. بايد توجه كرد كه منطق رشد جديد، لذت وانتفاع بيشتر واخيراً منطق زيبايي شناختي است. اين منطق برخلاف چارچوب هايي كه خانواده تعيين مي كند خواستار رهايي از تعهد است. ميل به چنين نگرشي باعث فروپاشي بنيان خانواده وگروه هايي مي شود كه در صدد ايجادتعهد اجتماعي هستند.
البته اين به معناي آن نيست كه تعهدات جديدي شكل نمي گيرد منتهي اين تعهدات به صورت الگوهاي جهاني صورت مي گيرد و افراد هر روز از تعيين كنندگي ساختارهاي سنتي، رهاتر مي شوند. مثلاً براي خيلي ها ديگر جنسيت وخانواده معني ندارد. از اين رو من خيلي اميدوار نيستم كه منطق توسعه بتواند شكل جديدي از خانواده ارائه كند، البته گروههاي هم باليني و ازدواجهاي دوستانه شكل مي گيرد اما به معناي خانواده با تعريف تبيين شده نيست. بنابراين اعتقاد دارم فرايند رشد تقريباً نقش مخرب برخانواده داشته است؛ هرچند منفعت هايي داشته اما بطور كلي بيشتر به ضرر نقش اجتماعي خانواده تمام شده است.
| رشد ناهمگون اقتصادي جامعه و تأثير آن بر خانواده، چگونه در عرصه اجتماعي منعكس مي شود؟
* مشكلات اقتصادي مي تواند، تحول منفي در خانواده ايجاد كند. به اين معنا كه خانواده ها تحت تأثير اين مشكلات، نگرش مادي گرايانه را انتخاب مي كنند ودر واقع مسائل اقتصادي به مهمترين ارزش خانوادگي مبدل مي شود؛ چه بسا هم اكنون اين رويكرد بر خانواده هاي ايراني حاكم شده است.
وقتي ملاك ها در خانواده دستخوش چنين تغييراتي شود، فرزندان نيز به نوبه خود دچار تغيير نگره هاي ارزشي مي شوند.
| يعني ارزش شدن گرايش هاي مادي گرايانه در خانواده ميل به ناهنجاريهاي اجتماعي را بين فرزندان افزايش مي دهد؟
* در وهله اول نمي توان اين وضع را گرايش به سمت ناهنجاريهاي اجتماعي تلقي كرد. ولي به عنوان نمونه چنانچه تشكيل ندادن خانواده را امر غيرطبيعي و يا بي هنجار تصور كنيم مي توان گفت اين امر باعث مي شود افراد بي ميل به تشكيل خانواده در آستانه يكسري آسيب ها قرار بگيرند. بخصوص براي جامعه ما كه خانواده مقدس و ارزشمند است.
ادامه دارد​



 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy
بالا پایین