Welcome!
By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.
SignUp Now!
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
احساستو با تصوير نشون بده •
Kategori Adı
گالری تصاویر عاشقانه
Konu Başlığı
احساستو با تصوير نشون بده •
نویسنده موضوع
sting
تاریخ شروع
Jul 28, 2013
پاسخها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan
Narges
من شکستن نمیدانم ،
ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود
دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را..دلم را با نگاه سردش..و
کمرم را.. با رفتنش
هر چند تلخی....
سردی.....
سنگی.
به دلم میگویم :بچه نشو!
می خندد و میگوید:
بچه تویی!کمی بزرگ شو.
وقت عاشقی که حلوا تقسیم نمیکنند.
دلتنگی بیشتر یعنی عشق بزرگتر.کمی بزرگ شو!
نمی دانم....
فقط دلم تنگ شده است. ...
* reza.ahvaz.24 * and T a k t a like this.
کـــــلافه که باشی ...
دلتنگِ کسی هستی؛ که نیست!
حوصله کسی را نداری؛ که هست...
ديگر دفتر خاطراتي نيست تا اشکهايم را رويش خط خطي کنم!
همين ديروز بود که با غم ها وداع کردم ولي انگار راه گريزي نيست...
آيا کسي را ميشناسيد که قلب هاي شکسته را بند زند...!؟
نه... حرفي نيست!هنوز سر قولم هستم! ...- ديگر گله مند نخواهم بود-فقط افسوس....و اما توای مخاطب آشنای دردهای نگفتنی!اگر بناست بسوزیم طاقتمان دهو اگر بناست بسازیم قدرتمان ده
آنگاه که غرور کسی را له می کنی , آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی,
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی, آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ,
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی,
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم,
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی
الهی من نه آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی
به نگاهی باز کن در
که جز این خانه مرا نیست پناهی ..
مرا هيچ چيز عذاب نمي دهد
جز اينکه هميشه دانسته خطا کردم ندانسته آلوده شدم
نشناخته وابسته شدم
و نخواسته رانده شدم ...
مـــــے دانـــے. . .
آدَم هــــاے ســــاده ، ســــاده هَـــم عـــاشِـــق مــــے شَـــوَنـــد. . .
ســــاده صَبـــــورے مـــــے ڪُـــــنَنــــد. . .
ســــاده عِشــــق مـــــے وَرزَنـــــد. . .
ســـــاده مـــــے مـــــانَنــــــد. . .
اَمــــــا. . .
سَخـــــتــــــــ دِلـــــــــــ مـــــے ڪَــــنَنـــــد. . .
آنـــــوَقــــــتــــــ كــــہ دِلــــــ مـــــے ڪَـــنَنــــــد،
جــــــاטּ مــــــــے دَهَــــنــــد. . .!!!
وقتـــی خاطره ی ادم ها زیاد میشــــه...
دیــــوار اتاقشون پر از عکس میشــــه...
امــــا همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه کــــه...
نمــیتونــــی عکسشو به دیوار بزنــــی!!!
وقـتــــــی تــو نـیـسـتـی
زنـدگــی تـعـطـیـل مـی شــَــود
کـاش مـی شـد زودتـــَــــر بـیـایـی
روزهــــای تـعـطـیـل ؛
واقـعـا غــَـــــــم انـگـیـزنـد
دلم می خواد عاشق باشد...
عقلم می خواهد عاقل باشد...
اين ميگويد زود باش!
آن ميگويد دور باش!
احساسم اين روزها دوشيفت کار می کند
و حقوقش را از من ميگيرد :
اشک و ...
بی قراری...
چــه دمــدمــے مـزاج شـده احـساســم گـــاهـے آرام .
گـــاهـے بــارانـے . . . چه بـے ثـبـاتــم بـے تـ ـ ـو!!!!
تو را آرزو نخواهم کرد …
هیچ وقت !
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی ،
با دل خـــود …
نه با آرزوی من …
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ….
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش ........
رودها در جاری شدن
و علف ها در سبز شدن معنی پیدا می کنند
کوه ها با قله ها
و دریاها با موجها زندگی پیدا می کنند
وانسان ها
همه ي انسان ها
با عشق، فقط با عشق
پس بار خدایا بر من رحم کن
بر من که می دانم ناتوانم رحم کن
باشد که خانه ای نداشته باشم
باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
اما نباشد، هرگز نباشد
که در قلبم عشق نباشد، هرگز نباشد
بعضی خاطره ها مثل
مین های عمل نکرده توی وجودت کاشته شده اند
با یک حرف می ترکانندت!
تــنهـــ ــا نــشستــ ــه*اے , چـــ ــاے مے *نـــوشے ، و بــ ــغـــض مے کــنے ،
هیــ ــچ* کــ ــس تــ ــو را بــ ــه یـــاد نـــ ـمــے*آورد!!!!
ایــ ــن هـــ ــمــه آدمـــ ـــ ؛ روے کــهکــشـــ ــان به ایـــ ــن بــ ــزرگے ؛
و تـــ ــو ...
حــــ ــتــے
آرزوے یــ ــکے نـــبــ ــودے ......