SoHeIl
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Sep 24, 2013
- ارسالیها
- 4,988
- پسندها
- 268
- امتیازها
- 0
اعتبار :
سفارش دوم
سفارش دوم ، مداومت بر فراگيرى علوم دينى و دقت در آن علوم و تلاش * در آموزش آن به اهلش و گذرانيدن عمر در نشر اخبار و آثار اهل بيت عليه السلام و نابود كردن بدعتها و ارشاد مردم است ، كه اگر شرايط آن حاصل شود، مطلبى مهمتر از آن نيست .
از حضرت على عليه السلام روايت شده است :
هر كه از شيعه ما دانا به شريعت ما باشد و ضعيفان از شيعه را، از ظلمت جهل ، خارج و به نورانيت علمى كه ما آن را عطا كرده ايم ، داخل كند، در روز قيامت ، با تاجى از نور - كه بر تمامى توقفگاههاى آن روز،، نور مى افشاند - و با پوششى از جواهر - كه تمامى دنيا با نخى از آن برابرى نمى كند - وارد مى شود. در اين هنگام نداگرى ، ندا در دهد: اين دانايى از بعضى شاگردان دانايان آل محمد صلى الله عليه و آله است ، بدانيد هر كه بر دست او، در دنيا از جهل رها شده است ، الان دست به دامن او گردد، تا از تاريكيهاى اين مواقف گذر كند و به بهشت پاك در آيد!
در اين هنگام هر كه را او، در دنيا مطالب نيكويى ياد داده يا قفل جهلى از قلبش گشوده ، يا شبهه اى را از او دور ساخته - همراه او از آن تاريكيهاخارج مى شود.
اين نمونه اى بود از احاديث بسيارى كه در اين باره وارد شده است . اما اين كار - آموزش و ارشاد - بايد با احتياط تمام در نقل و فتوا، همراه باشد، كه فتوا دهنده ، بر لب جهنم است . و - بايد بدانيد - پرهيز از شبهات ، بهتر از ورود به مهلكه هاست .
آخرين نصيحت
اما آخرين سفارشم اين است كه من و استادانم را، از دعاى نيك خود بويژه در زمانهاى شريف و گاه احتمال پذيرفته شدن دعا، فراموش نكند.
او را، به خداى بلند مرتبه و بزرگ قسم مى دهم كه در اين باره كوتاهى نكند، بلكه در خلوتهايش - با خدا - و پس از هر نماز و وقت اجابت ، بويژه پس از مرگم ، مرا ياد كند، زيرا، بعد از فوت ، مرده را عمل و كار - صالح - نيست و او را جز دعا و هداياى دوستان نفع رسانى نيست . پس ، آنچه از او - ادام الله تاييده - اميد مى رود، اهتمام و تلاش در اين باره است ، اميد كه خداوند از خطاها و گناهان من بگذرد و بر اثر قبول دعاى او، آن را تبديل به حسنه ها كند. اين همه علاوه بر اجر و طلب رحمت فرشتگان براى او و قبولى حتمى دعاى وى است .
كلينى ، از على بن ابراهيم ، از پدرش - ابراهيم بن هاشم - روايت كرده است كه او گفت : من ، عبدالله بن جندب را در موقف (عرفات ) در حالتى نيكو ديدم كه بهتر از آن متصور نيست ، دستهايش به سوى آسمان بلند بود و پايين نمى آورد، اشكهايش پيوسته برگونه اش مى لغزيد و بر زمين مى چكيد.وقتى مردم آنجا را ترك كردند، به او گفتم : اى ابو محمد! نديدم تو را در حالتى بهتر از اين حالت ! چه مى خواستى ؟ گفت : به خدا قسم كه دعا نمى كردم جز براى برادران دينى ام و سبب آن ، اين است كه امام كاظم عليه السلام مرا فرمود: هر كه براى برادر دينى اش در نبود او، دعا كند، از عرش ندا داده مى شود، براى تو صد هزار برابر آن ! و مرا خوش نيامد كه آن صد هزار برابر را به خاطر يكى اى - كه نمى دانم آيا پذيرفته مى شود يا نه رها كنم .
در اين باره ، اخبار زياد است ، اما آنچه از او - دام توفيقه - توقع مى رود اين است كه اين خبرها را مطمح خود قرار دهد و مرا و اساتيدم را و بويژه پدرم و جدم - قدس الله روحهما - را در خلوتهاى ارزشمندش - با خدا - فراموش نكند و ما را در دعاهاى پذيرفته شده اش داخل كند.
خداوند توفيق دهنده است و بس .
سفارش دوم ، مداومت بر فراگيرى علوم دينى و دقت در آن علوم و تلاش * در آموزش آن به اهلش و گذرانيدن عمر در نشر اخبار و آثار اهل بيت عليه السلام و نابود كردن بدعتها و ارشاد مردم است ، كه اگر شرايط آن حاصل شود، مطلبى مهمتر از آن نيست .
از حضرت على عليه السلام روايت شده است :
هر كه از شيعه ما دانا به شريعت ما باشد و ضعيفان از شيعه را، از ظلمت جهل ، خارج و به نورانيت علمى كه ما آن را عطا كرده ايم ، داخل كند، در روز قيامت ، با تاجى از نور - كه بر تمامى توقفگاههاى آن روز،، نور مى افشاند - و با پوششى از جواهر - كه تمامى دنيا با نخى از آن برابرى نمى كند - وارد مى شود. در اين هنگام نداگرى ، ندا در دهد: اين دانايى از بعضى شاگردان دانايان آل محمد صلى الله عليه و آله است ، بدانيد هر كه بر دست او، در دنيا از جهل رها شده است ، الان دست به دامن او گردد، تا از تاريكيهاى اين مواقف گذر كند و به بهشت پاك در آيد!
در اين هنگام هر كه را او، در دنيا مطالب نيكويى ياد داده يا قفل جهلى از قلبش گشوده ، يا شبهه اى را از او دور ساخته - همراه او از آن تاريكيهاخارج مى شود.
اين نمونه اى بود از احاديث بسيارى كه در اين باره وارد شده است . اما اين كار - آموزش و ارشاد - بايد با احتياط تمام در نقل و فتوا، همراه باشد، كه فتوا دهنده ، بر لب جهنم است . و - بايد بدانيد - پرهيز از شبهات ، بهتر از ورود به مهلكه هاست .
آخرين نصيحت
اما آخرين سفارشم اين است كه من و استادانم را، از دعاى نيك خود بويژه در زمانهاى شريف و گاه احتمال پذيرفته شدن دعا، فراموش نكند.
او را، به خداى بلند مرتبه و بزرگ قسم مى دهم كه در اين باره كوتاهى نكند، بلكه در خلوتهايش - با خدا - و پس از هر نماز و وقت اجابت ، بويژه پس از مرگم ، مرا ياد كند، زيرا، بعد از فوت ، مرده را عمل و كار - صالح - نيست و او را جز دعا و هداياى دوستان نفع رسانى نيست . پس ، آنچه از او - ادام الله تاييده - اميد مى رود، اهتمام و تلاش در اين باره است ، اميد كه خداوند از خطاها و گناهان من بگذرد و بر اثر قبول دعاى او، آن را تبديل به حسنه ها كند. اين همه علاوه بر اجر و طلب رحمت فرشتگان براى او و قبولى حتمى دعاى وى است .
كلينى ، از على بن ابراهيم ، از پدرش - ابراهيم بن هاشم - روايت كرده است كه او گفت : من ، عبدالله بن جندب را در موقف (عرفات ) در حالتى نيكو ديدم كه بهتر از آن متصور نيست ، دستهايش به سوى آسمان بلند بود و پايين نمى آورد، اشكهايش پيوسته برگونه اش مى لغزيد و بر زمين مى چكيد.وقتى مردم آنجا را ترك كردند، به او گفتم : اى ابو محمد! نديدم تو را در حالتى بهتر از اين حالت ! چه مى خواستى ؟ گفت : به خدا قسم كه دعا نمى كردم جز براى برادران دينى ام و سبب آن ، اين است كه امام كاظم عليه السلام مرا فرمود: هر كه براى برادر دينى اش در نبود او، دعا كند، از عرش ندا داده مى شود، براى تو صد هزار برابر آن ! و مرا خوش نيامد كه آن صد هزار برابر را به خاطر يكى اى - كه نمى دانم آيا پذيرفته مى شود يا نه رها كنم .
در اين باره ، اخبار زياد است ، اما آنچه از او - دام توفيقه - توقع مى رود اين است كه اين خبرها را مطمح خود قرار دهد و مرا و اساتيدم را و بويژه پدرم و جدم - قدس الله روحهما - را در خلوتهاى ارزشمندش - با خدا - فراموش نكند و ما را در دعاهاى پذيرفته شده اش داخل كند.
خداوند توفيق دهنده است و بس .