Amirhoo3in
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Dec 27, 2013
- ارسالیها
- 1,083
- پسندها
- 913
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- ساحل کارون
- دل نوشته
- زندگی آبراهی است به نام وفا,میریزد توی جویی به نام صفا,میرود به رودی به نام عشق,میریزد به دریایی به نام وداع:(
اعتبار :
[h=1]
[/h]
صفت عجیب و ترسناک برای هر مسافری وسوسه*انگیز است. اگر شما بدانید در نقطه*ای جنگلی در ایران همیشه صدای جیغ می*آید می*تواند انگیزه*ای برای سفر شما به آن منطقه شود، یا اگر بدانیم در دره ستاره*های قشم همواره صدای پچپچه می*آید و وهم عجیبی را شکل می*دهد همین طور؛ یا عجیب*تر از آن، که در نقطه*ای از ایرانمان جایی داریم شبیه مثلث برمودا.
اینها ابزاری است که کارشناسان گردشگری می*توانند به واسطه*اش جاذبه*هایی را به*شهرت برسانند و مقصد تکراری سفر ایرانیان را تغییر دهند.
[h=2]کویر وحشت[/h] دوستداران سمنان، به شوخی یا جدی گاهی این منطقه را با نام «قاره سمنان» یاد می*کنند، زیرا می*گویند این منطقه به اندازه قاره*ای جاذبه*های گردشگری دارد که هر چند دیدنی و شگفت*اند، اما کمتر کسی مقصد سفرش را آن منطقه تعیین کرده است. به هر حال این استان یکی از شگفت*انگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناک*ترین مناطق در ایران را در خود جای داده است، جایی که به «ریگ جن» معروف بوده و به «مثلث برمودای ایران» شهرت یافته است.
کویر «ریگ جن» در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار گرفته است. هیچ گونه چشمه یا چاه آبی در این منطقه وجود ندارد و در بیشتر نقشه*ها هم نامی از این منطقه برده نشده است. نبود منابع آب در گستره وسیع ریگ جن به همراه وجود موانع طبیعی از جمله باتلاق*های نمک و تپه*های ماسه*ای مرتفع، عواملی است که این منطقه را در طول قرن*ها از دسترسی انسان دور نگه داشته است.
قدیمی*ها معتقد بودند، این سرزمین نفرین شده و پایگاه شیطان*ها و ارواح پلید است. مردمی که در اطراف این کویر زندگی می*کنند بر همین باور هستند. محلی*ها، چوپان*ها و ساربان*ها معتقدند که اگر کسی پایش به «ریگ جن» برسد، ناپدید و از سوی ارواح و موجودات ماورایی به قلب «ریگ جن» فرستاده می*شود! یکی از کاوشگران می*گوید که حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می*رسند، می*ایستند و حرکت نمی*کنند. این باور*ها را می*توان در نوشته*های افرادی هم دید که چند بار سعی کردند از این منطقه بکر و ترسناک بگذرند و نتوانسته*اند. نه «سون آندرس هدین» یکی از بزرگ*ترین کویرنوردهای جهان در اواخر قرن نوزدهم یعنی در زمان ناصرالدین شاه توانست به این مهم دست یابد و نه «آلفونس گابریل» جغرافیدان اتریشی که 90 سال پیش سعی کرد اما نتوانست از این منطقه بازدید کند. هر چند طلسم مثلث برمودای ایران ده سال پیش شکست و علی پارسا ماجراجوی ایرانی پس از چند بار تلاش ناکام بالاخره توانست از این کویر وحشتناک بگذرد.
[h=2]
درختانی که جیغ می*کشند [/h] شاید اغراق نباشد اگر بگوییم جنگل*ها 80 درصد لوکیشن فیلم*های ژانر وحشت را تشکیل می*دهند، در ایران هم جنگلی وجود دارد که بدون هیچ حقه*سینمایی وحشت*آفرین است؛ جنگلی که به جنگل جیغ شهرت یافته است.
البته خیلی دنبال عوامل ماورایی در توجیه برخی از این پدیده*های عجیب نباشید. شاید روزنامه*نگارها و رسانه*ها سعی در اغراق چنین پدیده*هایی داشته باشند، اما بدون شک دلایل منطقی و درست*تری این پدیده*ها را توجیه می*کند. هر چند برخی از این دلایل هنوز برای همگان روشن نیست و همین است که می*توان از هیجان و ترس دیدن این مناطق بدون آگاهی از دلایلشان لذت برد، اما حکایت جنگلی که صدای جیغ از آن به گوش می*رسد هم حکایت جالبی است.
در جنوب شهر مشهد، یک جنگل در جوار روستای «سربرج» قرار دارد که هنگام شب، صدایی عجیب و وحشت*آور از میان درختان آن به گوش می*رسد. مردم محلی می*گویند که به*محض تاریک شدن هوا، صدایی شبیه سوت یا جیغ از میان درختان این منطقه به گوش می*رسد.
برخی از ساکنان منطقه این صدا*های وحشت*آور را از ملخ*هایی می*دانند که به این منطقه هجوم آورده و شب*ها به درختان پناه می*برند. برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان می*کنند. صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می*رسد هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک نداشته و صدای باد هم نیست. شاید این جنگل برای آنهایی که قصدشان از سفر تجربه ترس است و ترشح آدرنالین، کمپ زدن در آن گزینه خوبی برایشان باشد.
[h=2]پچپچه با ستاره*ها[/h] جزیره قشم فارغ از تمام زیبایی*های شگفت*انگیزش با روایت*ها و حکایت*های مردم بومی آن منطقه، قصه*هایی دارد که جذابیت بسیاری از این جاذبه*ها را دو چندان می*کند؛ یکی از آنها دره ستاره*ها یا به نام محلی*اش «ستاره افتیده» است.
اهالی می*گویند در دره ستارگان ستاره*ای بر زمین افتاده و قطعه*ای از زمین را منفجر کرده! حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب هم برای عده*ای دلهره*آور است. در غرب روستای «برکه خلف» در فاصله پنج کیلومتری از ساحل جنوبی قشم دره ستاره*ها با تندیس*ها و بریدگی*های شگفتش قرار دارد.
حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب برای عده*ای سخت نگران*کننده است. چون می*پندارند با سکوت شب موجودات فرازمینی در این دره گردهم می*آیند. برخی دیگر هم بر این باورند که جایی میان سنگ*ها و در سکوت وهم*انگیز آنها می*توان یکبار هم که شده به زندگی فردی فکر کرد چه در گذشته و چه در آینده. برخی دیگر نیز معتقدند که علت شکل ویژه این دره و به*وجود آمدن انواع حجم*ها و پدیده*های فرسایش در آن، وزش بادهای تند و گردش هوا در لابه*لای ستون*ها و حفره*های آن است.
[/h]
صفت عجیب و ترسناک برای هر مسافری وسوسه*انگیز است. اگر شما بدانید در نقطه*ای جنگلی در ایران همیشه صدای جیغ می*آید می*تواند انگیزه*ای برای سفر شما به آن منطقه شود، یا اگر بدانیم در دره ستاره*های قشم همواره صدای پچپچه می*آید و وهم عجیبی را شکل می*دهد همین طور؛ یا عجیب*تر از آن، که در نقطه*ای از ایرانمان جایی داریم شبیه مثلث برمودا.
اینها ابزاری است که کارشناسان گردشگری می*توانند به واسطه*اش جاذبه*هایی را به*شهرت برسانند و مقصد تکراری سفر ایرانیان را تغییر دهند.
[h=2]کویر وحشت[/h] دوستداران سمنان، به شوخی یا جدی گاهی این منطقه را با نام «قاره سمنان» یاد می*کنند، زیرا می*گویند این منطقه به اندازه قاره*ای جاذبه*های گردشگری دارد که هر چند دیدنی و شگفت*اند، اما کمتر کسی مقصد سفرش را آن منطقه تعیین کرده است. به هر حال این استان یکی از شگفت*انگیزترین، اسرارآمیزترین و ترسناک*ترین مناطق در ایران را در خود جای داده است، جایی که به «ریگ جن» معروف بوده و به «مثلث برمودای ایران» شهرت یافته است.
کویر «ریگ جن» در جنوب غربی و غرب دشت کویر، جنوب سمنان، جنوب شرق گرمسار، شرق منطقه حفاظت شده کویر، شمال انارک و غرب جندق قرار گرفته است. هیچ گونه چشمه یا چاه آبی در این منطقه وجود ندارد و در بیشتر نقشه*ها هم نامی از این منطقه برده نشده است. نبود منابع آب در گستره وسیع ریگ جن به همراه وجود موانع طبیعی از جمله باتلاق*های نمک و تپه*های ماسه*ای مرتفع، عواملی است که این منطقه را در طول قرن*ها از دسترسی انسان دور نگه داشته است.
قدیمی*ها معتقد بودند، این سرزمین نفرین شده و پایگاه شیطان*ها و ارواح پلید است. مردمی که در اطراف این کویر زندگی می*کنند بر همین باور هستند. محلی*ها، چوپان*ها و ساربان*ها معتقدند که اگر کسی پایش به «ریگ جن» برسد، ناپدید و از سوی ارواح و موجودات ماورایی به قلب «ریگ جن» فرستاده می*شود! یکی از کاوشگران می*گوید که حتی شترهای اهالی کویر هم وقتی به این منطقه می*رسند، می*ایستند و حرکت نمی*کنند. این باور*ها را می*توان در نوشته*های افرادی هم دید که چند بار سعی کردند از این منطقه بکر و ترسناک بگذرند و نتوانسته*اند. نه «سون آندرس هدین» یکی از بزرگ*ترین کویرنوردهای جهان در اواخر قرن نوزدهم یعنی در زمان ناصرالدین شاه توانست به این مهم دست یابد و نه «آلفونس گابریل» جغرافیدان اتریشی که 90 سال پیش سعی کرد اما نتوانست از این منطقه بازدید کند. هر چند طلسم مثلث برمودای ایران ده سال پیش شکست و علی پارسا ماجراجوی ایرانی پس از چند بار تلاش ناکام بالاخره توانست از این کویر وحشتناک بگذرد.
[h=2]
برخی از ساکنان منطقه این صدا*های وحشت*آور را از ملخ*هایی می*دانند که به این منطقه هجوم آورده و شب*ها به درختان پناه می*برند. برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان می*کنند
درختانی که جیغ می*کشند [/h] شاید اغراق نباشد اگر بگوییم جنگل*ها 80 درصد لوکیشن فیلم*های ژانر وحشت را تشکیل می*دهند، در ایران هم جنگلی وجود دارد که بدون هیچ حقه*سینمایی وحشت*آفرین است؛ جنگلی که به جنگل جیغ شهرت یافته است.
البته خیلی دنبال عوامل ماورایی در توجیه برخی از این پدیده*های عجیب نباشید. شاید روزنامه*نگارها و رسانه*ها سعی در اغراق چنین پدیده*هایی داشته باشند، اما بدون شک دلایل منطقی و درست*تری این پدیده*ها را توجیه می*کند. هر چند برخی از این دلایل هنوز برای همگان روشن نیست و همین است که می*توان از هیجان و ترس دیدن این مناطق بدون آگاهی از دلایلشان لذت برد، اما حکایت جنگلی که صدای جیغ از آن به گوش می*رسد هم حکایت جالبی است.
در جنوب شهر مشهد، یک جنگل در جوار روستای «سربرج» قرار دارد که هنگام شب، صدایی عجیب و وحشت*آور از میان درختان آن به گوش می*رسد. مردم محلی می*گویند که به*محض تاریک شدن هوا، صدایی شبیه سوت یا جیغ از میان درختان این منطقه به گوش می*رسد.
برخی از ساکنان منطقه این صدا*های وحشت*آور را از ملخ*هایی می*دانند که به این منطقه هجوم آورده و شب*ها به درختان پناه می*برند. برخی دیگر نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب وهوایی را دلیل به وجود آمدن این صداها عنوان می*کنند. صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می*رسد هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک نداشته و صدای باد هم نیست. شاید این جنگل برای آنهایی که قصدشان از سفر تجربه ترس است و ترشح آدرنالین، کمپ زدن در آن گزینه خوبی برایشان باشد.
[h=2]پچپچه با ستاره*ها[/h] جزیره قشم فارغ از تمام زیبایی*های شگفت*انگیزش با روایت*ها و حکایت*های مردم بومی آن منطقه، قصه*هایی دارد که جذابیت بسیاری از این جاذبه*ها را دو چندان می*کند؛ یکی از آنها دره ستاره*ها یا به نام محلی*اش «ستاره افتیده» است.
اهالی می*گویند در دره ستارگان ستاره*ای بر زمین افتاده و قطعه*ای از زمین را منفجر کرده! حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب هم برای عده*ای دلهره*آور است. در غرب روستای «برکه خلف» در فاصله پنج کیلومتری از ساحل جنوبی قشم دره ستاره*ها با تندیس*ها و بریدگی*های شگفتش قرار دارد.
حتی ماندن در این نقطه از جزیره پس از غروب آفتاب برای عده*ای سخت نگران*کننده است. چون می*پندارند با سکوت شب موجودات فرازمینی در این دره گردهم می*آیند. برخی دیگر هم بر این باورند که جایی میان سنگ*ها و در سکوت وهم*انگیز آنها می*توان یکبار هم که شده به زندگی فردی فکر کرد چه در گذشته و چه در آینده. برخی دیگر نیز معتقدند که علت شکل ویژه این دره و به*وجود آمدن انواع حجم*ها و پدیده*های فرسایش در آن، وزش بادهای تند و گردش هوا در لابه*لای ستون*ها و حفره*های آن است.