بــــُــغـــض سـیـــــــگـار

[sting]

گفت: اینقدر سیــــــــــگار نکش، میمیری گفتم: اگه نکشم میمیرم ...

گفت:اگه بکشی با درد میمیری گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم ...

گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره ...

گفتم:هوای صاف جلوی مرگ رو میگیره؟

یک کم نگاهم کرد، گفت: پس بکش ...
​

 

[sting]

آره داداش سيگار مي كشم!

كه منت نامرد نكشم!

سيگار مي كشم!

كه از نارفيق نكشم

سيگارميكشم!

كه بتونم غم وغصه هامو تنها رو دوشم بكشم!

تو از پشت خنجر نزن نمي خواد به فكر سلامتيه ما باشي ...​

 

[sting]

ماشینم بوی سیگار میدهد
تنم
لباسم
دفتر کارم
حتی قهوه های دو نفره ی فرانسوی هم بوی سیگار می دهد
از زمستان 2 سال پیش
تمام لحظه های من
که بوی تو را میداد....
فقط بوی سیگار میدهد...!!!

 

[sting]

داستان مرا داستان خود ببین

اما با سیگار خاموش

اینجا سیگار ها کام نمی دهند

فندک ها را نم گرفته و صورت ها را غم ...

اما من هم مانند تو خوبم ...​

 

[sting]

پرسید: سیگارت را ترک کردی؟

گفتم: نه، کبریت را ترک کردم!

سیگار را با سیگار روشن می کنم...!
​

 

[sting]

نگاهی کرد و با لبخند ِ مرموزانه گفت : می تونیم با هم بمونیم

پرسیدم : میشناسمت؟

-نه... چه اهمیتی داره... می خوام به پات بسوزم


بوسیدمش ...
مثل ِ همه ی لحظه هایی که تشنه ی عشق بودم..

از اون روز شیش سال می گذره و هنوز که هنوزه با همیم

یه وقتایی اذیتم می کنه ...
اما دوسش دارم

وقتی که باهاشم به نگاه ِ هرزه ی هر لعنتی ِ دیگه ای توجه ای ندارم...

تو دودش محو می شم ...

»» سیگارم ! . . . ««
​

 

[sting]

یک نـخ آرامش دود می کنم .... !
بـه یاد نا آرامیهایی که هـر روز از سر و کـولـم بالا رفتـه اند ،
یک نـخ تــنهایـی، به یاد تمام دل مـشغولیهایم... ،
یک نخ سکوت ، به یاد حرفهایی که همیشه قــورت داده ام ،
یک نخ بغض ، به یاد تمام اشکــهای نریخته . . .

یک نخ بیـشتر تا مــرگِ این پاکـت نمــونده ! ...
​

 

[sting]

لب ِ پنجـــ ـره نِشَستـــ ـی
و به هوای ِ مِه گرفتــــِ ـه ی بیرون نگاه مـــ ـی کنی...
پاهایت را در آغــــ ـوشْ می گیری و ســـ ـیگاری روشَن می کُنـــی ...
مثل ِ هَمیشـــِ ـه ..
پاهایَتـــــــْ ــ را به بودن ِ من در آغوشــَـ ـت ترجیحْ مـــ ـی دَهی ...

 

[sting]

عــــادت کـرده ام

تنهـــا توی کافـــه ای بنشینم

از پشت پنجـــره آدم ها را ببینم

قهـــوه ای تلخ بنوشـــم

و تا خـــانه

پیــــاده با نبودنت

راه بــــروم و

سیگارم را دود کنم...!​

 

[sting]

می خواهم شعر و سیگار را ترک کنم ،


اما نمی شود !


آخر چگونه هم شب باشد


و هم تــــــــو


وهم سیگار و قهوه ؟!


... ... پس شعر چه می شود ؟


یا اینکه تــــــو باشی ... و شعر و یاد اولین قرار ....


پس سیگار چه می شود ؟


اصلا انگار باید تــــــــو را ترک کنم !سیگاری گوشه لبش بود ...

دنبال کبریت بود ...
​

 

[sting]

از بـــــیـــداری لذت می*بــرم . . .

از ســـــــــــردرد لذت می*بـــــرم . . .

از خــــــــــــوردن قرص*های رنـگـــــــــــــــــــار نگ لذت می*بــــرم . . .


از مـشــکـــــــی پـــوشــیـــدن لذت می بــــــــرم . . .

از تـــنـــهـایـــی ِ بــــی انـتـهـــایــم لذت می*بـــــــرم . . .

از پــــرواز توی خیالم با تــــــــــــــــو لذت می بـــــــرم . . .

از تک تک کــام*هایی که از ســیــگـــــــار می*گــیـرم لذت مــی*بــرم . . .

و همین برای انــتـقــــام گرفتن از زنــــــــدگـــی کافیست !!
​

 

[sting]

کمر بسته ام به خودکشی ...

بیخیـــال هم نمی شوم ... هم دست اند با من ؛

این سیگارهای تلخ و این لحظه های تنهایی و

این خاطرات تلخ.....​

 

[sting]

سیگار که میکشم
به یاد تو پک میزنم
خاطرات ذجر آورت را کام میگیرم
ریه هایم پر میشود از سم هوای توئه لعنتی

 

[sting]

ماشینم بوی سیگار میدهد
تنم
لباسم
دفتر کارم
حتی قهوه های دو نفره ی فرانسوی هم بوی سیگار می دهد
از زمستان 2 سال پیش
تمام لحظه های من
که بوی تو را میداد....
فقط بوی سیگار میدهد...!!!​

 

[sting]

خدا را چه ديدی ؟؟
شايد دوام آوردم.....هر تمام شدنی كه مرگ نيست
گاهی می توان كنارِ يك پنجره.......سيگار به دست و منتظر
« پوسيد »...!​

 

[sting]

این روزها باید سیگار کشید..
نه بخاطر قیمت دلار که
هر روز بالاتر رفت..
نه بخاطر رویاهایی که به باد رفت..
..
این روزها باید سیگار کشید..
نه بخاطر ستاره هایی که با هم نخوند..
نه بخاطر خاطراتی که دود شد...
..
این روزها باید سیگار کشید..
نه بخاطر رفیقی که نارفیق شد..
نه بخاطر دردی که موندگار شد..
..
این روزها باید سیگار کشید..
نه بخاطر زندگی که هرروز سخت تر شد..
نه بخاطر اینکه چند روز از این
عمر لعنتی رو کمتر کرد..
..
این روزهای باید سیگار کشید
تا در دود سیگارت محو شوی و فراموش...
​

 

[sting]

تو را ترک کرده ام!خلاصه خیلی فرق کرده ام با روز آخرین دیدار!دیگر حتی با احتیاط بیشتری دل می بندم!اما الان حس خوبی دارم از نبودنت!شبیه دست فروبردن در جیب گرم پالتوی پارسال و پیدا کردن یک نخ سیگار

​

 

[sting]

چه سخت ميگذرد
اين روزا که همراهش
هم پاييز باشد
هم ابر باشد
وهم غروب جمعه باشد
تمامش را اين سيگآر لعنتي
ميداند و مي سوزد ...
اما اين زندگي کآر خودش را ميکند
واين زير سيگآري
هي پر مي شود
و هي خالي . . .​

 

[sting]

برو ای دوست که درد دل ما بسیار است
مرهم دود دل ما فقط این سیگار است
روح دریایی خود را تو مینداز به آب
پشت دریا نبوود شهر بدان دیوار است
هم دم ما شده این پاکت سیگار جدید
مرگ یا زندگی .....ههه...طرف بیکار است
ملک الموت کجایی نکند نعشه شدای
ارزش ما به هم این دود ز تو بسیار است
کفر گفتند به تیراژ زیاد چاپ شده..
مرگ یا زندگی در دست..مگر سیگار است.....​

 

[sting]

اين سيگار را دوست دارمچقدر مي چسبد اين سيگــــــــار....بعد از يک هم آغوشي طولاني،ميان بازوانت که مچاله مي شومدود مي کنم تمام هستي را....همين که تو باشي و من گره بخورم ميان تو...بي قيد سيگاري روشن کنم و تو دوستم داشته باشي کافيســت

​