Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

اندر حکایت بعضیا !

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مطالب جالب و خواندنی
Konu Başlığı اندر حکایت بعضیا !
نویسنده موضوع نگآر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan نگآر

نگآر

کپیده قشنگو
مدیر کل انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Jul 2, 2013
ارسالی‌ها
1,614
پسندها
1,829
امتیازها
113
محل سکونت
تهرانـــ
تخصص
عکاسی
تیم ایرانی مورد علاقه
برند گوشی
ماه تولد

اعتبار :

آدما جورواجورن.. جنسشون باهم دیگه فرق میکنه .. توی دنیایی که کوچیکه و گرد و از این حرفا زود خودشون و گم میکنند جوری که دیگه دست خودشونم به خودشون نمیرسه چه برسه به تو ...

شبیه کسی که لباس سپید بلندی پوشیده و دست و پاشو از وحشت و تاریکی گم کرده مدام خودم رو جمع و جور میکنم که پام نگیره به اینهمه کثافت ریخت و پاش شده رو زمین که سیاهیا دامنمو نگیرن..
که چشم تو چشم آدمای ناجور و بدجنس این زمونه نباشم..

باید بیشتر مراقب بود.. این روزا گرگا تو لباس بره دل میبرن .. یا حتی در قد و قامت و هیات یک گرگ شریف و مودب و دلسوز به بره هایی که زودباورن نزدیک میشن..
و بدا.. بدا به حال یک دهکده با یه گله بره ی زودباور و ساده دل !



ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

شب به شب قوچی از این دهکده کم خواهد شد!


- ما آنچه شرط بلاغت بود با تو گفتیم ! میل میل توست !
 
بالا پایین