صبح بخیر خوابالو

شما ؟
آها ! الان شناختم .
علیک سلام دختر همسایه .
خوبی زهرا ؟
چه خبر ؟
مامان خوبه ؟
سلام و عرض ادب بنده را خدمتشان ابلاغ بفرمائید .


دختر همسایه : چشم . بزرگیتونو میرسانم . دیشب براتون شام آورده بودم . هر چی در زدم باز نکردید . چراغاتون روشن بود . گفتم شاید طبق معمول فراموشتان شده خاموش کنید . آخه بیشتر وقتها روشن میذارید . من میام خاموش میکنم . صبح هم که نان سنگک تازه نرسید ، مطمئن شدم که دیشب نبودید . بعد از صبحانه اومدم چراغا را خاموش کردم رفتم . خوبین شما ؟

من : آره عزیزم خوبم . راستش دیشب خونه بودم . ولی ممکنه همون موقع که دوش میگرفتم اومدید . برای همین صدای زنگ را نشنیدم . از بابت شام هم ممنون . طبق معمول به زحمت افتادید . از مامان هم تشکر کنید لطفا . صبح هم با عجله رفتم . و به قول شما فراموش کردم چراغا را خاموش کنم . از بابت نان تازۀ صبح هم عذر خواهی میکنم . دیرم شده بود . ببخشید .

زهرا : خواهش میکنم . نفرمائید لطفا . منم نرفتم نون بگیرم . نخواستم دوباره شما را به خاطر بیرون رفتن از خونه عصبانی کنم . آخه اون دفعه دعوام کردید . ( تبسم شیرین ) . تا شما لباستون را عوض کنید ، منم ناهارتون را داغ میکنم براتون میارم .

من : ممنونم عزیزم . حوصله ناهار ندارم . برای شام داغ کن . باشششششششه ؟

زهرا : چششششششششششم . ( لبخند شیطونی )

نبات : من میکشمت ... جیغ بنفش ........

نه جیغ چرا؟
نبات کیلو چنددددددد!

اصن من صبح به صبح زنگ میزنم به گوشیت،بیدارت میکنم که بری برا زهرا جوووون نون تازه بگیری و یه وقت خدای نکررررررده خواب نمونی؟
خوبه؟
هوم؟

آره دیووووووونۀ خوشگل من . عالیه

خدا نبخشه کسی را که زنگ نزنه
خدا ایشالله چوبش کنه کسی را که زنگ نزنه
بازم بگم یا میزنی ؟

شاید خودم خواب بمونم

هر وقت بیدار شدی بزن
باشششششششششششه زشتو ؟

فایده نداره که
اونوقت دیگه دیرت شده
نمیتونی بری نون بخری

تو بزن
نونش با من
خود شاطر را می پزم برات

آخ یاده شاطر عباس افتادم
شیراز
یادش بخیر

بریم یه بار ؟
مهمون تو خانم مهندس

د بیا
مهمون من؟

بیخودی هم حرف تو حرف نیار
صبح منتظرم

باشه اصفهانی کنس
مهمون من

ینی واقعا میخوای میخوای من زنگ بزنم بری برا اون نون بخری

نه . من میرم نون تازه میخرم
تو هم تا من برگردم بساط چایی را آماده میکنی
یه سفرۀ کوچولوی دو نفره هم پهن میکنی
تا من مثل مردای قدیمی
نون سنگک را ضربۀ فنی کنم وسط سفره
بعدش تو خانمانه میشینی پای سفره
من میرم دو تا چایی قند پهلو میریزم و میام
البته با عرق شاه اسپَرَم بغلش
خواستی اضافه کن توی چاییت
میشینم پای سفره
تو لقمه میگیری برام
هر کجاش ایراد داره
بگو سناریو را تغییر بدم