:: بازی جمله سازی ::

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

بعد از یه شیرجه جانانه و یه آب تنی درست حسابی زود رفتم سر ایستگاه و یادم اومد که ظرف آبگوشت رو اجاق مونده =))


بهار نارنج / پنجره / فال حافظ

آخ آخ چقدر مزه داد گرفتن فال حافظ کنار پنجره یه شربت بهار نارنجم تو دستم .


گل رز .... مسابقه .....صندلی ....

 

[eLOy]

آخ آخ چقدر مزه داد گرفتن فال حافظ کنار پنجره یه شربت بهار نارنجم تو دستم .


گل رز .... مسابقه .....صندلی ....

برنده شدن تو مسابقه، صندلی شکسته، شاخه گل رز، عجب روزی بود =))


ساعت مچی / خروس / خرس قطبی

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

برنده شدن تو مسابقه، صندلی شکسته، شاخه گل رز، عجب روزی بود =))


ساعت مچی / خروس / خرس قطبی

خرس قطبی اومد بطرفم خروسی که دستم بود انداختم جلوش
موقع فرار ساعت مچیم از دستم باز شد .

مبل ... تابلو ... قاشق چنگال

 

[eLOy]

خرس قطبی اومد بطرفم خروسی که دستم بود انداختم جلوش
موقع فرار ساعت مچیم از دستم باز شد .

مبل ... تابلو ... قاشق چنگال

قاشق و چنگال رو از آشپزخونه آوردم و روی مبل که نشستم یه لحظه چشام خیره به تابلویی شد که منو یادِ تو و خاطراتِ گذشته انداختـــــــــــ...

دلتنگی / انتهای خط / مرگ

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

قاشق و چنگال رو از آشپزخونه آوردم و روی مبل که نشستم یه لحظه چشام خیره به تابلویی شد که منو یادِ تو و خاطراتِ گذشته انداختـــــــــــ...

دلتنگی / انتهای خط / مرگ

وقتی خیلی دلتنگی فکر میکنی به انتهای خط رسیدی
اونوقته که منتظری مرگ به سراغت بیاد .
خدا نصیب هیچکس نکنه .

کوچه ... هواپیما ... سرسره بازی .

 

[eLOy]

وقتی خیلی دلتنگی فکر میکنی به انتهای خط رسیدی
اونوقته که منتظری مرگ به سراغت بیاد .
خدا نصیب هیچکس نکنه .

کوچه ... هواپیما ... سرسره بازی .

حرف از سرسره بازی که به میون بیاد یه آه حسرت میکشی و یاد اون لحظه هایی میفتی که صدای آژیر خطر حمله ی هوایی هواپیماهای رژیم بعثی چنان رعب و وحشت و ترس و دلهره ای رو تو دلت میذاشت که دست و پاتو و راه خونه و کوچه و خیابونتو گم می کردی... یعنی می خواستیم بگیم ما هم بچه جنگ بودیم :دی


عزیزبابایی / ایستگاه قطار / انجمن بیا تو فروم

 

[sting]

عزیزبابایی / ایستگاه قطار / انجمن بیا تو فروم


عزیز بابایی تو ایستگاه قطار منتظر عروسش بود عروسش اونم توانجمن بیا تو فروم سرش گرم پست گذاشتن بود

زن / داینا سور / زمین

 

[صدف]

دیشب فال حافظ گرفتم این اومد ، بر لب پنجره بنشین و عرق ناب بهار نارنج بنوش و رخ یااااار ببین.

( پیاز داغ . آسمون . غضنفر)

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

ببخشید صدف جان کجاش زن و دایناسور و زمین داشت ؟
با اجازه من اول جمله اولی رو کامل میکنم .
دیشب یه فیلم دیدم دایناسوره یه زن رو برداشت و پرتابش کرد روی زمین .

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

دیشب فال حافظ گرفتم این اومد ، بر لب پنجره بنشین و عرق ناب بهار نارنج بنوش و رخ یااااار ببین.

( پیاز داغ . آسمون . غضنفر)

داشتم پیازداغ میگرفتم که با خوندن
جوک غضنفر خندم رفت به آسمون .

والیبال ..... فوتبال .....شنا

 

[sting]

( پیاز داغ . آسمون . غضنفر )

​

غضنفر زیر اسمون خدا نون پیاز داغ میخورد و خدارو شکر میکرد​

​

( حسن کچل / بارون /گریه)​

 

[صدف]

ببخشید صدف جان کجاش زن و دایناسور و زمین داشت ؟
با اجازه من اول جمله اولی رو کامل میکنم .
دیشب یه فیلم دیدم دایناسوره یه زن رو برداشت و پرتابش کرد روی زمین .

تا من داشتم با کلمات( فال حافظ .بهار نارنج . پنجره)جمله میساختم شونصدتا پست فرستادن دوستان برای همین اینجوری شد!

 

[eLOy]

( پیاز داغ . آسمون . غضنفر )

​

غضنفر زیر اسمون خدا پیاز داغ میخورد و خدارو شکر میکرد​

​

( حسن کچل / بارون /گریه)​

حسن کچل چتر نداشت و زیر بارون گریه می کرد :دی

کیسه بوکس / شلوار کردی / رودخونه

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

تا من داشتم با کلمات( فال حافظ .بهار نارنج . پنجره)جمله میساختم شونصدتا پست فرستادن دوستان برای همین اینجوری شد!

آهان ببخشید راست میگید زمانی که ترافیک
جواب دادنا زیاد بشه به این مشکلات برخورد
میکنیم .

 

[sting]

کیسه بوکس / شلوار کردی / رودخونه

یه روز کیسه بوکس با شلوار کردی رفت رودخونه شناکنه.غرق شد

اقیانوس / امازون / کویر

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

کیسه بوکس / شلوار کردی / رودخونه

یه روز کیسه بوکس با شلوار کردی رفت رودخونه شناکنه.غرق شد

اقیانوس / امازون / کویر

تو کویر خشک میرفتم که به جنگلای آمازون رسیدم از قضا بعد از جنگل چشمم به اقیانوس خورد اونقدر خوشحال شدم که نگو ...


فرار ..... پنکه ...... اجاق گاز .

 

[Mehrdad]

يه بار ميخاستم از با پنكه فرار كنم خاموش شد افتادم رو اجاق گاز


كليد/نيكون/مثانه

 

[eLOy]

يه بار ميخاستم از با پنكه فرار كنم خاموش شد افتادم رو اجاق گاز


كليد/نيكون/مثانه

عزیزاله درد مثانه داشت! دوربین نیکون دستش بود و میخواست از یه دسته کلید عکس بگیره :دی والله به قرآن =))


چلوکباب / مرسدس بنز / آفریقا

 

[۪A۫۰۪f۫۰۪s۫۰۪h۫۰۪a۫۰۪n۫۰]

عزیزاله درد مثانه داشت! دوربین نیکون دستش بود و میخواست از یه دسته کلید عکس بگیره :دی والله به قرآن =))


چلوکباب / مرسدس بنز / آفریقا

دوست آفریقاییم با مرسدس بنزش اومد ایران بردمش یک چلوکباب حسابی بهش دادم .


عینک .... پرتاب نیزه ..... خواب ...

 

[eLOy]

دوست آفریقاییم با مرسدس بنزش اومد ایران بردمش یک چلوکباب حسابی بهش دادم .


عینک .... پرتاب نیزه ..... خواب ...

من موندم این دوست آفریقایی رو از کجا پیدا کردین :دی


چشام خواب میرفتن و واسه پرتاب نیزه باید تیزبین شد و به هدف زد، واسه همین مجبور شدم عینک رو از روی چشام بردارم :دی


درخت خشکیده / بی کسی / سیگار