دلم از عشق سهم کمـــــــــــــــــــی داشت
برایم با تو بودن عالمــــــــــــــــــی داشت
................................................
عاشق که بشی حالت میشه مثل من
مثل من که آرامش ندارم یه روز
تنها میشی از تنهایی دق می کنی
عشقت میره و میگه بمونو بسوز
عاشق که بشی حالت میشه مثل من
مثل من که زندونم اتاقم شده
تو تاریکی میشینی و می فهمی باز
حرفایی که از عشق می زنم بی خوده
هر روز از غم دوریش عذاب می کشم
هر روز زندگیم از روز قبل بدتره
من هیچ وقت نباید عاشقش می شدم
این عشق آبرومو آخرش می بره
عاشق نشو ای دل با تنهایی سر کن
حالم رو می بینی حرفامو باور کن
عاشق نشو ای دل عاشق شدن درده
می سوزی ، می میری این دنیا نامرده
از وقتی که من عاشق شدم زندگیم
مثل یه جهنم شد و توش گم شدم
تو مجنون لیلی توی قصه شو
اما من اسیر حرف مردم شدم
از وقتی که من عاشق شدم حالمو
هیشکی مثل روزهای گذشتم ندید
مثل یه شمع می سوختم و آب می شدم
او پروانگی می کرد و پر می کشید
...................................
یعنی میشـــــــه….
یه روز تو آغوش تـــــــو بیدار بشم ؟؟
بعد خوابالو نگات کنم
ببینم دراز کشیدی داری منو نگاه میکنی
اولش باورم نشه
فکر کنم هنوز خوابم
هی چشمامو بمالمو باز و بسته کنم
بعد ببینم داری بهم لبخند میزنی
بعد بگی
صبح بخیر خانــــــــم من
منم محکم بغلت کنم و بگم
عاشـــقتم …
دیدی آخر سر مال خودم شدی
یعنی میشـــــــه ??!!!
......................................
کاش خدا می اومد و میگفت :
دیوونه ام کردی، بیا اینم چیزی که می خواستی…!