مشاعره کده بیا ۲ فروم

[سایه های بیداری]

یا صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژدۀ دلدار بیار

دو کلمۀ « ای » و « یا » هر دو از حروف ندا هستند
بیتی که اولش با حرف « ی » شروع بشه در خاطرم نبود
« ای صبا » را « یا صبا » کردم که تمرد از قانون مشاعره نکرده باشم

 

[نبات]

لطفا بیت آخر را معنا کن بچه
به سایت گنجور هم سرک نکش . آفرین .

مثلا میگه اگه میخوای همیشگی باشی و فنا ناپذیر..شکایت نکن و.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.

صدات درنیاد وگرنه خودم میکشمت...

شوخی کردم..میخواد بگه هر چی بشه ،عاشق باید پای عشقش وایسه و اینا

 

[نبات]

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
.
هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
.
پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
.
معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
.
مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
.
راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
.
سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
.
زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست

 

[eLOy]

تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست


کافر نه ایم و بر سرمان شور عاشقی است
آنرا که شور عشق به سر نیست کافر است

#شهریار

 

[*دخترمهربون*]

تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
☺

 

[eLOy]

در بادیۀ عشق دویدن چه خوش است
وز خیر کسان طمع بریدن چه خوش است



گر دست دهد صحبت اهل نفسی
دامن ز زمانه در کشیدن چه خوش است


#باباافضل_کاشانی

 

[*دخترمهربون*]

توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

 

[eLOy]

در پردهٔ دل خیال تو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم


#مولانا

 

[*دخترمهربون*]

میازار موری که دانه کش است
ک جان دارد و جان شیرین خوش است

 

[eLOy]

تشنیع می‌زنی که جفا کرد آن نگار
خوبی که دید در دو جهان کو جفا نکرد

#مولانا

 

[*دخترمهربون*]

دانی چرا ز میوه ها سیب عزیز است
نصفش رخ عاشق است و نصفش رخ یار

 

[eLOy]

رسیده بود به لب جان هجردیده من
گرفت دامن جان را امید رجعت تو




چو گریه باده گره در گلوی شیشه شده است
ز بس که هست گلوگیر درد فرقت تو

#صائب_تبریزی

 

[*دخترمهربون*]

وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پور شور و رنگ آمیز بودم

 

[eLOy]

مژده آمد از قدوم آنکه دل جویای اوست
جان باستقبالش آمد آنکه جان ماوای اوست




اینک آمد تا که در جان و دل من جا کند
آنکه هم جان جای او پیوست هم دل جای اوست

#فیض_کاشانی

 

[*دخترمهربون*]

تورا من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن
سایه ها رنگ سیاهی

 

[eLOy]

یاد باد آنکه چو من عزم سفر میکردم
بر میان دست تو هر لحظه کمر بود مرا

یاد باد آنکه برون آمده بودی بوداع
وز سر کوی تو آهنگ سفر بود مرا

#خواجوی_کرمانی

 

[*دخترمهربون*]

هر لحظه کمر بود یعنی چی

 

[*دخترمهربون*]

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی ب کف آری و غفلت نخوری

 

[eLOy]

(بر میان دست تو) هر لحظه کمر بود یعنی چی

وقتی دست ها رو دور کمر کسی حلقه می کنن

یاد باد آنکه به روی تو نظر بود مرا
رخ و زلفت عوض شام و سحر بود مرا


#خواجوی_کرمانی

 

[*دخترمهربون*]

آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ی ماه فروریخته در آب
شاخه ها دست براورده به مهتاب