قال رسول الله صلّی الله علیه وآله و سلّم :
انا سیّد ولد آدم و علیّ سیّد العرب ، من احبّه و تولّاه احبّه الله و هداه ، و من ابغضه و عاداه ، اصمّه الله و اعماه علیّ حقّه کحقّی ، و طاعته کطاعتی ، غیر انّه لا نبیّ بعدی من فارقه فقد فارقنی ، و من فارقنی فارق الله تعالی .
( غایة المرام جلد 2 ، صفحه 521 ، حدیث 12 )
رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمود :
من سیّد و آقای تمام فرزندان آدم هستم ، علی ( علیه السّلام ) سیّد و آقای عرب است کسی که او را دوست داشته باشد و ولایت او را داشته باشد ، خداوند او را دوست دارد و هدایت می کند ، و کسی که بغض او را در دل داشته باشد و او را دشمن بدارد و خداوند او را کر و کور می کند ، حق علی ( علیه السّلام ) همانند حق من است و طاعت او همانند طاعت من است ، به جز آنکه بعد از من پیغمبری نیست ، کسیکه از علی ( علیه السّلام )جدا شود از من جدا شده است و کسی که از من جدا شود از خداوند متعال جدا شده است .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم :
( یا عمار ) فان سلک النّاس کلّهم وادیاَ و سلک علیّ وادیاَ فاسلک وادی علیّ بن ابیطالب و خلّ النّاس .
( فرائد السمیطن ، جلد 1 ، صفحه 178 )
رسول اکرم ( صلیّ الله علیه و آله و سلّم ) به عمار یاسر فرمودند :
اگر تمام مردم از راهی رفتند و علی ( علیه السّلام ) از مسیر دیگری رفت ، تو دنبال علی ( علیه السّلام ) برو و مردم را رها کن ، ( یعنی راه حق همان راهی است که علی ( علیه السّلام ) میرود .
قال رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم :
اتانی جبرئیل و قد نشر جناحیه فاذا فی احد هما مکتوب : لا اله الّا الله محمّد نّبیّ و مکتوب علی الاخر : لا اله الّا الله : علیّ الوصیّ .
( مناقب خوارزمی ، صفحه 90 )
رسول خدا ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) فرمودند :
جبرئیل نزد من آمد و دو بالش را گشود ، بر یکی از بال هایش نوشته بود نیست خدایی مگر خدای یکتا ، محمّد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) پیامبر است ، و بر بال دیگرش نوشته بود نیست معبودی جز خدا ، علی ( علیه السّلام ) وصیّ است .
قال امیرالمؤمنین :
و الّذی رفع السّماء بغیر عمد لو انّ احدهم « الملائکة » رام ان یزول من مکانه بقدر نفس ما زال حتّی اذن اه وکذلک تصیر حال ولدی الحسن (علیه السّلام ) و بعده الحسین ( علیه السّلام ) و تسعة من ولد الحسین ( علیه السّلام ) تاسعهم قائمهم .
( مدینة المعاجز علّامه سید هاشم بحرانی ، صفحه 92 )
حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السّلام ) فرمودند :
سوگند به خدائی که آسمان را بدون پایه افراشته است ، اگر یکی از فرشتگان اراده نماید از محلّ خودش به مقدار یک نفس کشیدن جا بجا شود من باید به او اجازه بدهم و همچنان خواهد بود بعد از من حال فرزندانم حسن وحسین ( علیهما السّلام ) و نه نفر از فرزندان حسین ( علیه السّلام ) که نهمین آنان قائم ایشان است .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم ) :
انّ الله قد باهی بکم الملائکة عامّة َ و غفر لکم عامّة َ و باهی بعلیّ خاصّة َ ، و غفرله خاصّةَ انّی قائلُ لکم قولاَ غیر محابِ فیه لقرابتی : انّ السّعید کلّ السّعید حقّ السّعید من احبّ علیّاَ فی حیاته و بعد موته .
( مسند احمد حنبل )
رسول اکرم ( صلّی الله علیه و آله وسلّم ) فرمودند :
حقاَ خداوند به واسطه شما همگی ، بر فرشتگان خود مباهات کرد و شما را مورد غفران و آمرزش خود نمود ، و به واسطه ی علی علیه السّلام به خصوص بر فرشتگان مباهات کرد ، و او را به خصوصه مورد غفران خود کرد ، من راجع به علی ( علیه السّلام ) گفتاری را برای شما می گوییم " و این گفتار بر اثر جانب داری من از علی ( علیه السّلام ) به خاطر خویشاوندی او با من نیست . خوشبخت به تمام معنا ، خوشبخت که تمام سعادت ها را در خود مجتمع ببیند ، و خوشبخت آنکه حقّ خوشبختی در او محقّق باشد کسی است که علی ( علیه السّلام ) را در زمان حیات علی ( علیه السّلام ) و پس از مرگ او دوست داشته باشد .
انّ رسول الله رأی ملکاَ علی صورة علیّ فظنّه علیّاَ ، فقال : یا ابا الحسن سبقتنی الی هذا المکان ؟ فقال جبرائیل : انّ هذا لیس علیّ بن ابی طالب ، هذا ملک علی صورته ، و انّ الملائکة اشتاقو الی علیّ بن ابی طالب فسألوا ربّهم ان یکوّن من علیّ صورته فیرونه .
( بحار جلد 39 ، صفحه 98 )
حقاَ رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلّم ) در شب معراج ملکی را دید به صورت علی ( علیه السّلام ) ،
پس گمان برد که او علیست ، پس فرمود :
ای ابالحسن ( علیه السّلام ) قبل از من سبقت گرفته ای به این مکان ؟
پس جبرئیل عرض کرد :
این صورت ، علیّ بن ابی طالب ( علیه السّلام ) نیست ، این ملکی است شکل علی ( علیه السّلام ) ، به درستی که ملائکه مشتاق علیّ ابن ابی طالب ( علیه السّلام ) بودند از خداوند در خواست کردند ملکی را به صورت علی ( علیه السّلام ) خلق کند تا ملائکه او را ببینند .
ابو بریده روایت کرده که :ابوبکر بر رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) وارد شد . رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به او فرمودند:
اذهب فسلّم علی امیرالمؤمنین : فقال : یا رسول الله و انت حی ؟ قال : و انا حیّ : ثمّ جاء عمر فقال له مثل ذلک.
(امام شناسی علّامه تهرانی ،جلد 8 ، صفحه 112 )
حضرت رسول اکرم ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به ابوبکر فرمودند :
برو بر امیر المؤمنین سلام کن ، ابوبکر گفت : با وجود این که شما زنده هستید ؟ حضرت رسول اکرم ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرمودند :
بله ، پس از آن عمر آمد ، و پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) به همین عنوان به او هم دستور دادند.
قال رسول الله صلّی الله واله و سلّم :
علیّ منّی و انا منه ، وهو ولیّ کلّ مومن و مومنة بعدی .
( ینابیع المودة، صفحه 234 )
حضرت رسول اکرم ( صلّی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند :
علی ( علیه السّلام ) از من است و من از علی ( علیه السّلام ) هستم . و او سر پرست و صاحب ولایت هر مرد مومن و هر زن مومنه بعد از من است .
قال رسول الله صلّی الله علیه و اله و سلّم:
یا علیّ انت قسیم الجنّة و النّار یوم القیامة تقول للنّار : هذا لی و هذا لک .
( ینایع المودة صفحه 85 )
حضرت رسول اکرم ( صلّی الله علیه و اله وسلّم ) فرمودند :
ای علی ( علیه السّلام ) ،تو قسمت کننده بهشت و دوزخی ، در روز قیامت ، به آتش می گویی : این برای من است و آن برای تو .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم :
لا یجوز احد الصراط الّا من کتب له علیّ الجواز .
( مناقب خوارزمی ، 222 )
حضرت رسول اکرم ( صلّی الله علیه و آله وسلّم ) فرمودند :
هیچ کس از صراط نمی تواند عبور کند ، مگر آن کسی که علی ( علیه السّلام ) برای او پروانه عبور بنویسد .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم :
یا علیّ ، انت اخی ، و صفیّی ، و وصیّی ، و وزیری ، و امینی ، مکانک فی حباتی و بعد موتی کمکان هارون من موسی الّا انّه لا نبیّ معی ، من مات و هو یحبّک ختم الله عزّوجلّ بالأمن و الأیمان ، و من مات و هو یبغضک لم یکن له فی الاسلام نصیب .
( غایة المرام ، صفحه 131 )
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود :
ای علی ( علیه السّلام ) تو برادر من هستی ، و برگزیده من هستی ، و وصیّ من هستی ، و وزیر من هستی ، و امین من هستی ، محل و موقعیّت تو با من چه در حیات من و چه پس از مرگ من همان محل و موقعیّت هارون است با موسی . به غیر از آن که با من پیغمبری نیست کسی که بمیرد و تو را دوست داشته باشد ، خداوند عزّوجلّ عاقبت او را با امن و ایمان مختوم کند ، و کسی که بمیرد و بغض تو را در دل داشته باش ، برای او از اسلام بهره ای نیست .
قال النّبیّ صلّی الله علیه و آله و سلّم :
یا علیّ أخصمک بالنّبوّة ، و لا نبوّة بعدی ، و تخصم النّاس بسبع ، و لا یحاجّک فیها احد من قریش ،
انت اوّلهم ایماناَ بالله ، و اوفاهم بعهد الله ، و اقومهم بامر الله ، و اقسمهم بالسّویة ، و اعدلهم فی الرّعیّة ، و ابصرهم بالقضیّة ، و اعظمهم عند الله مزیّة .
(حلیة الاولیاء ، صفحه 65 و 66 )
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود :
ای علی ( علیه السّلام ) ، من در امر نبوّت بر تو غلبه کرده ام ، و پیغمبری بعد از من نیست ، و تو در هفت چیز بر جمع مردم غلبه کرده ای به طوری که هیچ یک از مردمان قریش را چنین توانی نیست که بتواند در آن ها با تو محاجّه کنند ، و برتری یا برابری خود را بر تو اثبات نمایند .تو در ایمان خدا ، سبقت گیرنده تر از همه هستی و در پیمان و عهد خدا وفا کننده ترین هستی ، و به امر خدا قیام کننده تر و استوار هستی . و در قسمت اموال و حقوق ، مساوی ترین قسمت کننده می باشی ، و در بین رعیت ، با عدالت رفتار کننده ترین آن ها هستی و در منازعات و مرافعات ، بصیرترین و بیناترین حاکم و قضاوت کننده هستی، و از جهت مزیّت و ارزش ، بزرگترین آن ها در نزد خداوند هستی .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم :
من اراد ان ینظر الی اسرافیل فی هیبته و الی میکائیل فی رتبته و الی جبرائیل فی جلالته و الی ادم فی علمه و الی نوح فی خشیته و الی ابراهیم فی خلّته و الی یعقوب فی حزنه و الی یوسف فی جماله و الی موسی فی مناجاته و الی ایّوب فی صبره و الی یحیی فی زهده و الی عیسی فی عبادته و الی یونس فی ورعه و الی محمّد فی حسبه و خلقه ، فلینظر الی علیّ ، فانّ فیه تسعین خصلة من خصال الأنبیاء جمعها الله فیه و لم یجمعها فی احد غیره .
( ینابیع المودة ، جلد 2 ، باب 56 )
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود :
هر کس اراده کرده است اسرافیل را در هیبتش ، و میکائیل را در رتبه اش و جبرائیل را در جلالتش و حضرت آدم را در علمیّتش و نوح را درخشیتش و ابراهیم را در دوستیش و یعقوب را در حزنش و یوسف را در جمالش و موسی را در مناجاتش و ایّوب را در صبرش و یحیی را در زهدش و عیسی را در عبادتش و یونس را در ورعش و حضرت محمّد ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) را در حسب و خلقش تماشا کند به علیّ بن ابیطالب ( علیه السّلام ) نگاه کند ، براستی خداوند در او نود خصلت از صفات انبیاء را جمع کرده است که در غیر او جمع نفرموده است .
قال ابو رافع :
لمّا کان الیوم الّذی توفّی رسول الله غشی علیه فاخذت بقدمیه اقبّلهما و ابکی ، فافاق و انا اقول :
من لی ولدی بعدک یا رسول الله ؟ فرفع الیّ رأسه و قال :
الله بعدی و وصیّی صالح المؤمنین .
( مناقب ابن شهر آشوب جلد 1 ، صفحه 543 )
ابو رافع گفته :
در روزی که پیامبر خدا از دنیا چشم فروبست حال بیهوشی بر آن حضرت دست داد ، من پاهای آن حضرت را گرفته می بوسیدم و می گریستم . حضرت به هوش آمد و من با خود می گفتم :
ای رسول خدا ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) پس از تو که به درد من و فرزندان من برسد ؟ حضرت سر خود را به جانب من نمود و فرمود :
بعد از من خدا و وصیّ من صالح المؤمنین برای توست .
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم :
انّ خلفائی و اوصیائی لاثناعشر ، اوّلهم اخی و اخرهم ولدی ،
قیل : یا رسول الله و من اخوک ؟
قال : علیّ ابن ابیطالب ،
قیل : فمن ولدک ؟
قال : المهدیّ الّذی یملا الأرض قسطا وعدلاَ کما ملئت جوراَ و ظلماَ .
( غایة المرام صفحه 43 )
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
حقاَ که جانشینان من بعد از من و اوصیای من دوازده نفرند ، اول آن ها برادر من است و آخرین آن ها فرزند من است .
سؤال کردند : یا رسول الله برادر شما کیست ؟
فرمود : علیّ ابن ابی طالب ( علیه السّلام ) ،
گفته شد ، فرزند شما کیست ؟
فرمود : مهدی ،همان کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند پس از آنکه به از جور و ظلم پر شده باشد .