eLOy
مدیر کل انجمن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 21, 2013
- ارسالیها
- 8,743
- پسندها
- 14,851
- امتیازها
- 113
- سن
- 41
- محل سکونت
- TeHrAn
- وب سایت
- www.biya2forum.ir
- تخصص
- نقاشی و خوشنویسی
اعتبار :
و بغلش کنهو ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه
By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.
SignUp Now!اعتبار :
و بغلش کنهو ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه
اعتبار :
و بوشو استمشام كنهو بغلش کنه
اعتبار :
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه و بغلش کنه و بوشو استمشام كنه
منصور گفت باشههه
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه و بغلش کنه و بوشو استمشام كنه
منصور گفت باشههه دارم براتون لعنتیا
اعتبار :
گوش و قطع کردگوشی و قطع یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه و بغلش کنه و بوشو استمشام كنه
منصور گفت باشههه دارم براتون لعنتیا كه ناصرو با خودتون بردين
اعتبار :
اعتبار :
اعتبار :
چرا من نمیتونمیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه و بغلش کنه و بوشو استمشام كنه
منصور گفت باشههه دارم براتون لعنتیا كه ناصرو با خودتون بردين ، گوشی و قطع کرد گفت: این چه وضع مملکته
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.چرا من نمیتونم
اعتبار :
تو این هوایک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنه و بغلش کنه و بوشو استمشام كنه
منصور گفت باشههه دارم براتون لعنتیا كه ناصرو با خودتون بردين ، گوشی و قطع کرد گفت: این چه وضع مملکته، چرا من نمی تونم تو این شرجی
اعتبار :
تو این هوا
تو اين هواي شرجي ناصرو ياد كنمتو این هوا
اعتبار :
بوي ماندگاري دارهچونکه بوی ناصر
اعتبار :
كه چجوري از شرشو این پریوش رو نگران می کرد
اعتبار :
ناصر اومد به سراغشونخلاص بشه تا اینکه
اعتبار :
لعنتيو گفت چه خبرتونه ؟؟ بادی بود و راهی داشت ، شما رو چه کاری داشت
تالار گفتمان بیا تو فروم در تیرماه سال 1392 با عنوان انجمن تخصصی ، فرهنگی و تفریحی فعالیت خود را آغاز کرده و مفتخر است کانونی گرم و صمیمی را در این مجموعه ایجاد نموده تا از امکانات و اطلاعات ( تخصصی ، تفریحی ، فرهنگی و هنری ) این انجمن بهره کافی را ببرید و لحظات خوشی را سپری کنید.