مشاعره کده بیا ۲ فروم

[سایه های بیداری]

ای داده به دست ما کلیدی
بگشاده بدان درِ جهان ها
مولانا ​

 

[نبات]

ای توبه‌ام شکسته از تو کجا گریزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم.
.
.
همچنان مولوی

 

[سایه های بیداری]

من پری زاده ام و خواب ندانم که کجاست
چونکه شب گذشت نخسبند ، که شب نوبت ماست
مولانا

 

[نبات]

تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد

.
جناب سعدی

 

[سایه های بیداری]

دل من چون صدف باشد ، خیال دوست دُر باشد
کنون من هم نمی گنجم ، کزو این خانه پُر باشد
مولانا ​

 

[نبات]

دانی که چرا دار مکافات شدیم؟
ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟

کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را
دربند و اسیر صد خرافات شدیم
.
جناب مولانا

 

[سایه های بیداری]

مرا عاشق چنان باید که هر باری که بر خیزد
قیامت های پر آتش ز هر سویی بر انگیزد
مولانا ​

 

[نبات]

دل من رای تو دارد
سر سودای تو دارد


جناب مولانا ی گرانقدر

 

[سایه های بیداری]

در کوی خرابات ، مرا عشق کشان کرد
آن دلبر عیار ، مرا دید نشان کرد
مولانا

 

[نبات]

دزد اگر شب،گرم یغما کردنست
دزدی حکام روز روشن است

خانم پروین اعتصامی

 

[eLOy]

تو در جهان غریبی غربت چه می‌کنی
قصد کدام خسته جگر می‌کنی مکن


#مولانا‌‌

 

[نبات]

نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا

جناب مولوی

 

[eLOy]

اینچنین نازوادایش نیمه جانم کرده است
لعنتی با عشوه از آغوش من در می رود

 

[نبات]

دیدار یار غایب،دانی چه ذوق دارد؟
ابری که در بیابان،بر تشنه ای ببارد


جناب سعدی

 

[eLOy]

دامن قرمز به تن کن، دلرباتر می شوی
باز موها را طلایی کن، رهاتر می شوی

سرمه مشکی،سایه آبی،لاک ناخن صورتی
وای اگر اینگونه باشی تو، بلاتر می شوی

 

[نبات]

یار فقط یار نگهدار عشق
ذره فقط ذره ی بیدار عشق

لحظه فقط لحظه ی دیدار دوست
کار فقط کار گوهر بار عشق

 

[eLOy]

قطعاً تو مراعات نظیری !!! که چنین
برده دل من نگاه لا مصب تو

خدا رو شکر خندید

 

[نبات]

وه که گر من بازبینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را



جناب سعدی

 

[eLOy]

ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻗﻨﺪ ﻟﺒﺖ ، ﺣﻮﻣﻪ ﯼ ﻗﻢ ﺷﻌﺒﻪ ﯼ ﺳﻮﻫﺎﻥ ﺑﺰﻧﯽ

ﭘﻮﺯ ﺍﯾﻦ ' ﺣﺎﺝ ﺣﺴﯿﻦ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻥ ' ﺭﺍ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﺑﺰﻧﯽ =))

 

[نبات]

یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند
بی‌وفا یاران که بربستند بار خویش را


سعدی علیه رحمه